Skip to main content

جناب هرمس.. شما نمیتوانید با

جناب هرمس.. شما نمیتوانید با
محسن کردی

جناب هرمس.. شما نمیتوانید با انگ «شبان و رمه» زدن به این نگاه، آنرا تختئه کنید. انگ شبان و رمه زدن برای جوامع دمکراسی و پیشرفته کار برد دارد. یعنی در این جوامع اگر کسی سخن از خدایگان گفت حق دارید در مورد او چنین پاسخ دهید. اما در جامعه عقبمانده آن روز ایران نوشته شما انگی به نویسنده بیش نیست و بی ارزش. وقت تان را تلف کردید. گذار از یک جامعه واپسمانده به جامعه پیشرفته صنعتی و دمکراسی یک شبه شدنی نیست. تا درصد بالایی از آموزش عمومی و سواد، درصدبالایی از صنعتی شدن و فرا گیری قوانین دادگستری پیشرفته و تشکیل سیستم سرمایه داری مدرن برقرار نشده نتیجه دمکراسی میشود ایران قبل از رضاشاه و جامعه نا امن افغانستان امروز. رنسانس غربی 400 سالی اوضاعی بسیار بدتر از زمان رضاشاه را به لحاظ حقوق بشر از سر گذراند و . ادامه

جامعه ایران از نظر امثال شما میتوانست یک شبه و بدون صدمه به دمکراسی برسد. قضیه ربطی به شبان و رمه و خدایگان ندارد. مساله اجبار است. شما هم اگر به جای رضاشاه بودید چاره ای بجز اعمال دیکتاتوری نداشتید. جامعه ایران آماده دمکراسی نبود. رضاشاه هم با آن میزان سواد و جامعه اطرافش از پس بیش از این بر نمی آمد. با توجه به این پارامترها هست که کارنامه رضاشاه درخشان میشود. همین کورش که ما این همه به او میبالیم و او را آزاد کننده قوم یهود مینامیم و کتیبه اش در جهان دست بدست میشود.. یکی از همان مواردی است که جای سوال برای بشر دوستی اش دارد. اولین موردی که میتوان به کورش ایراد گرفت این است که مرد حساب.... اصلا به چه حقی رفتی سرزمین دیگران را تسخیر کنی که بخواهی برای شان حقوق بشر تعیین کنی؟ تو در ترکیه و آفریقا چکار داشتی که لشکر فرستادی و شرق و غرب عالم را با خسارت آوردن و کشتن سربازان آن کشورها تسخیر کردی؟ خب پاسخ تاریخدانان به این سوال این است که این تسخیر کردن سرزمین دیگران رسم زمانه بوده و همه پادشاهان در همه کشورها میکردند همانگونه که اسکندر کرد. اما در میان این متجاوزین کورش از این جهت مستثنا است که برای تسخیر شدگان حقوقی قائل شده و از این روست که مورد تمجید قرار میگیرد. حال بگوییم تمامی تاریخ دانان غربی همه جو زده و شاه پرست و عشق به شبان شان دارند؟
حالا که شما انگ زدید با یک انگ پاسخ بگیرید. اینها که من توضیح دادم چیزی نیست که شما ندانید و یا از درک آن عاجز باشید. اما بدتان هم نمی آید با انگ زدن بجای پاسخ دیگری را خراب کنید. این خیانت به حقیقت و خیانت به مردمی است که میخواهید به ظاهر برای آگاهی شان قلم بزنید. کمی روی نفس تان کار کنید بد نیست.