Skip to main content

جناب اقبالی گرامی

جناب اقبالی گرامی
Anonymous

جناب اقبالی گرامی
بحث "حمله" نیست گرامی. بحث نقد است و نقادی. "شما" منظور من نیستید، منظور نقد یک روش و اندیشه است. درک تقلیلی و ساده گرایانه از "امنیت" که آبشخوراش سنت بلندبالای استبدادی است که سبب گشته است کنشگران سیاسی "امنیت" را به ساواک و ساواما تقلیل دهند. بحث سیاست امنیتی و نظریه های امنیت یکی از گرم ترین بازارهای نظریه پردازی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره کنونی این جهان است. یکی دانستن "امنیت" با شکنجه، کشتار، سرکوب، دیدگاه از کارافتاده است. بحث بر سر رابطه آزادی و امنیت است. بحث بر سر تبیین و تعریف امنیت فردی، جمعی، ملی، منطقه ای و جهانی است. آن دوره که سازمان امنیت و قوای نظامی یگانه پایگاه امنیت تلقی می گشت، سپری شده است. آن دوره که کارکنان سازمان امنیت از نازل ترین درجه تحصیل و شناخت برخوردار بودند، گذشته است. هرچه آزادی در جامعه افزایش یابد، بحث امنیت در جامعه پیچیده تر

می شود اما از بین نمی رود. جالب این است که نقل قول شما سخنان حسینیان است، بدون این که به درک تقلیل گرایانه او و امثال او به مساله امنیت التفاتی نشان داده باشید. بحث امنیت روی سکه دیگر آزادی و رشد و ثبات است. اما این امنیت به ضرب گلوله و سرکوب ایجاد نمی شود و نام آن هم امنیت دیگر نیست که آرامش گورستانی است که با روح طغیانی و عصیانی جامعه معاصر در تعارض است. امینت مستلزم رشد، رفاه، آزادی و دمکراسی است. جامعه هر چه بازتر باشد، امنیت در آن بیشتر است. نگاه روحانی به امنیت - به طور نسبی و در چارچوب طیف های نظری حاکم در جمهوری اسلامی- نگاه آرمانی نیست اما عملگرا است و دریافته است که آن نگاه بگیر و ببندي و سرکوبگرایانه پاسخگوی نیازهای ثبات خود جمهوری اسلامی نیست چه رسد به پاسخ به نیازهای عاجل مردم. به نظرم آن نگاه سنتی که امنیت را به ساواک و ساواما تقلیل می دهد، همان نگاهی است که در "چاقو" امنیت می بیند. بگذریم از امنیت در حوزه اقتصاد و فرهنگ و فضای امن در خیابان و خانواده. آن دیدگاه اقتدارگرایانه که جامعه و خانواده اقتدارگرا می طلبد، همان نگاهی است که امنیت را در اقتدار سرکوب می بیند. امنیت بدون آزادی، همگانی کردن ترس و دلهره عمومی است. همان نگاهی است که در ایران به پیامک های بدون شماره وزارت اطلاعات منجر می شود و مایل است روشنفکران را به کام مرگ بکشاند. تضمین امنیت در تثبیت آزادی است. هرچند میان آزادی و امنیت اینهمانی وجود ندارد و همیشه درصدی از کشاکش باقی می ماند. همان طور که در مورد ویکی لیکس و اسنودن مشاهده می کنیم. دمکراتیزه کردن جامعه و نوسازی جامعه ایران بدون نوسازی و دمکراتیزه کردن بحث امنیت ممکن نیست. امنیت بستری است که بر آن، آزادی نطفه می بندد. بحث دفاع از این یا آن نیست. بحث این است که امنیت اجتماعی نه با امر به معروف و نهی از منکر اجرائی است و نه با چاقو ممکن است! دولت مدرن، دولت امنیت است. بحث انحصار قوه قهریه که در دست دولت است و انحصاری کردن نظام وظیفه، در اصل، استمرار بحث امن و امان کردن و تضمین ثبات و امنیت اجتماعی است. به عبارتی دیگر، دولت مدرن، دولت خشونت زدائی از حوزه عمومی و اجتماعی بوده است. برای نمونه شاه تاب تحمل دکتر پاکروان را نداشت که فردی تحصیلکرده و اهل تعامل بود. مقایسه کنید دوره او را با نصیری که مادرشاه درباره او چنین گفته است: " این نصیری نمونه کامل از یک انسان فاقد روح بود و هیچ احساس انسانی نداشت ... همین روحیه و طبع خشن و عاری از عطوفت باعث شد بعد از پاکروان، رئیس ساواک شود." بدیهی است که در نظام استبدادی که مخالف آزادی است، سازمان امنیت به جلادگاه تبدیل شود. اما این جلادگاه در اصل بیانگر آن است که بحث امنیت در عصر بیست و یکم با بحث امنیت در قرن نوزدهم و بیستم متفاوت است. حجاریان و امثال او که در کوران عمل به اصلاح طلب تبدیل شدند به این خاطر بود که آنان با آن دستگاه عریض و طویل اخبار درجه اول از وضعیت جامعه داشتند و نبض اجتماع در دست آنان بود و آنان به بن بست پروژه خود در عمل رسیده بودند. و آنانی که در وزارت اطلاعات امنیت را به فضای بسته و بسته تر و سلطه فضای امنیتی ترجمه کردند، همانانی بودند و هستند که کمر به قتل حجاریان و سپس قتل های زنجیره ای بستند و در حوادث هشتاد و هشتاد آن فجایع را پیش آوردند. راستی کدام یک از ما چند جلد کتاب حسن روحانی و مشاوران آگاه و کارکشته او را در حوزه امنیت به معنای موسع کلمه خوانده ایم؟ طنز تاریخ است که گویی تکرار می شود، همان طور که چند نفر از اپوزیسیون کتاب ولایت فقیه خمینی را خوانده بود! از یاد نبریم که در نظام آینده شما هم ما در ایران-اگر باقی باشد- به سازمان امنیت نیاز داریم. به همین جهت اگر با این دیدگاه منسوخ و تقلیلی به امنیت نگاه کنیم، آن نظام آینده نیز ساواک و ساواما است.