Skip to main content

آزاذ اورموی عزیز، جوان بودن

آزاذ اورموی عزیز، جوان بودن
آ. ائلیار

آزاذ اورمولوی عزیز، جوان بودن جنبش حق طلبانه آذربایجان درست. معمولاً جنبشها را جوانان شروع میکنند. ولی کمبودهای اساسی و خطرناک که احتمال شکست را بالا میبرند،ضرورت دارد که مورد بحث دقیق قرار گیرند.شخصاً جنبش کردستان را که سابقه طولانی دارد برای آذربایجان آموزنده می یابم. در این جنبش دوسیاست شکست خورده و درحال تغییر است- که من در گذشته به آنها اشاره کرده بودم. عدم راحل مسلحانه -و سیاست آمریکا یی-ناسیونالیستی. اکنون بعد از دنیایی ضایعه دارند به غلط بودن آنها کم کم پی می برند. در مورد آذربایجان نیز به کارگیری این سیاستها را خطای بزرگ میدانم. سیاست درست برای آذربایجان: بکارگیری «سیاست مبارزه ی مستقل-دموکراتیک و مسالمت آمیز» است. جنبش آذربایجان -مردم آذربایجان- نیازبه فضای دموکراتیک - به رفع تبعیض همه جانبه-اداره ی امور خود- امنیت و عدالت اجتماعی برای بهزیستی دارند. از نظر من این راه درست است.

از اینرو لازم است جنبش عمدتاً خصلت دموکراتیک داسته باشد. استقلال مبارزه و سیاست اش را ، در رسیدن به خواسته هایش اکیداً حفظ کند. همه ی خواسته ها و اهدافی که در بالا گفتم به یک اندازه مهم و جدایی ناپذیر از یکدیگراند. نگاه کنید 99 درصد مردم و جوانان آذربایجان «نیروی بدنی و فکری» خود را میفروشند و از این راه زیر خط «فقر» و در صد بسیار بالایی با «بیکاری» در نگون بختی زندگی میکنند. همین وضع در «کردستان عراق» هم وجود دارد. با این فرق که آنجا ناسیونالیسم کرد حاکم است. جوانان آگاه کرد مطرح میکنند« راه آمریکایی-ناسیونالیستی» مشکل گشا نیست. از نظر من بدیهی ست که توان حل مسایل را ندارد. آذربایجان لازم نیست چنین راهی را بیازماید. بر اساس تجارب و اندیشه ی خود میتوانم بگویم اگر آذربایجان میخواهد به« آزادی و دموکراسی و رفاه حداقل » برسد مجبور است به سازماندهی « سندیکا ها-اتحادیه ها- تشکل زنان-جوانان- متخصصان و روشنگران و مانند اینها» روی بیاورد. و احزابی هم که از این میان به وجود میایند بر پایه این تشکلها میتوانند در کل دمواتیک و عدالت گرا و مستقل باشند. این تشکلها هستند که به جنبش خصلت دموکراتیک و عدالت خواهی و حق طلبی میدهند. و احزاب را از غلتیدن به کجراهه ها حفظ میکنند. تشکلها موجب «هم فکری» شده و «کار دفاع از حق و حقوق» را در عرصه های مختلف پیش می برند. همینطور تصمیم گیریها را دموکراتیک کرده و مانع ظهور حرکات استبدادی و دیکتاتور منشانه میشوند. از این راه هم جدایی بین چپ و غیر چپ- و همینطور جدایی مبارزه در آذربایجان با دیگر جاها از میان برمی خیزد. در ایران- در جهان امروزی- بدون همبستگی با مبارزات دیگر جا ها امکان پیروزی 0 است. این را سالها پیش نوشته ام.