Skip to main content

در سیاست "دوست" و "دشمن"

در سیاست "دوست" و "دشمن"
Anonymous

در سیاست "دوست" و "دشمن" پدیده ذاتی نیست و مدام در حال تغییر است. خیکِ تفکر دشمن-محور شرقی و ایرانی که آماسیده به بادِ سنت خیر و شرّی است، سپس از این دو اصطلاح قالب ازلی میزند . اتفاقی نیست که "دشمن"، دشمن داخلی، دشمن خارجی، دشمن درون، دشمن برون، "دشمن همه جا در کمین است"، "فتنه دشمن" و غیره شاه بیت کلام رهبر جمهوری اسلامی است و شاکله گفتمان اوست و باده در خیک افکنده است و بنگ در انبان، تا گرنه دشمنی مشو جنبان سر دهد. تقسیم بندی "دوست" و "دشمن"، در این گفتمان، به "بیگانه سازی" و "غیریت سازی" ختم می شود و مراسم عزای دگرباشی است. "دشمنان مردم"، "دشمنان شاه و ملت"، "دشمنان نظام اسلامی" و "دشمنان مردم" و "دشمنان آزادی" و امثالهم، برخلاف ظاهر پر آب و رنگ شان، همه از یک آبشخور سرچشمه می گیرند و بُن مایه استبداد هستند. در حوزه سیاست،به ویژه سیاست داخلی، تبدیل "دشمن" به "مخالف" است که سنگپایه

دمکراسی و گفتگو است. در تفکر استبدادی برعکس است. هر مخالفی، دشمن تلقی می گردد و البته آن گاه بدیهی است که باید "دشمن" را کُشت و سربه نیست کرد. و چاشنی آن هم این است که در تمام دنیا همین است! نمونه مصر، شاهدی بر این مدعا است. "دشمن" و "معماری دشمن تراشی" بخشی از ریگ مرده خلقیات حکومت و بخشی از جامعه است. "بلندگوهای دشمن" است که مدام فریاد می کشند "زمین کوه تا کوه پرخون کنیم/ ز دشمن زمین رود جیحون کنیم"!
طرفه این که از کی و بر اساس چه میزان و معیاری "شرافت یا شرف" تبدیل به ناسزا گشته است که باید تبدیل به نقطه چین شود، رازی است که همان به پوشیده بماند.