Skip to main content

ایدئولوگهای جمهوری اسلامی چه

ایدئولوگهای جمهوری اسلامی چه
اقبال اقبالی

ایدئولوگهای جمهوری اسلامی چه می گویند و تناقضاتشان کجاست؟
دکتر غلامعلی خوشرو، معاون پیشین وزارت خارجه رژیم جنایت پیشه اسلامی در ارتباط با انتخابات مصر ( سه شنبه ۱۸ تير ۱۳۹۲ ) گفته بود:
"با این وجود این دولت از نظر میزان حمایت در جامعه خیلی شکننده بود. در دور اول انتخابات حدودا 25% رأی آورد در حالی که 50% از مردم از جامعه هم در انتخابات شرکت نکرده بودند. در دور دوم هم با کاندیدایی رقابت می کرد که به رژیم سابق وابسته بود و مردم برای عدم انتخاب او به مرسی رأی دادند. بنابراین هم میزان مشارکت پایین بود و هم میزان آرای کسب شده از سوی مرسی چشمگیر نبود. این مسئله شکنندگی دولت مرسی را از نظر سیاسی نشان می داد."
http://www.menanews.ir/vdci.3apct1ayvbc2t.html

*** رای شکننده به مرسی با خیزش ملی علیه دولت اسلامگرای مصر رابطه ای تنگاتنگ دارد. تناقضات نظرات این "کارشناس" رژیم اسلامی کدامست؟

"هلیکوپترها از هوا، بلدوزرها و زره پوش ها از زمین و تک تیراندازها از پشت بام ها بارانی از گازهای اشک آور را برای متفرق کردن زنان و مردان و بچه هایی که خواستار بازگشت مشروعیت و دولت قانونی مرسی به قدرت هستند می ریزند."

*** ایشان نمی توانند لغو مشروعیت دولت مرسی را باعتبار بزرگترین حرکت مدنی ملت مصر برسمیت بشناسند. نزدیک به دو برابر "آراء شکننده مرسی" شهروند مصری علیه اسلامیزاسیون مصر بپا خاستند.

"مردم معترضی که معتقدند سقوط دولت مرسی توسط ارتش غیر قانونی بوده و ابتدا باید مرسی به قدرت بازگردد و سپس راه برای هرگونه گفتگوی ملی باز خواهد بود."


*** شعار بازگشت مرسی بقدرت بمعنای اعلام جنگ داخلی ست. اگر با دخالت ارتش مرسی کنار گذاشته نمیشد. انقلاب قهرآمیز دولت مرسی را سرنگون میکرد.


"یعنی در حالی که همگان پیروزی دولت مرسی در یک انتخابات سالم و مبتنی بر رای مردم را تایید کرده بودند حالا ارتش این دولت را ساقط کرده و رئیس دولت آن را بازداشت کرده و سران اخوان المسلمین را بازداشت یا تهدید به بازداشت کرده و یا دارایی های آنها را ضبط کرده است."


*** اقدام ارتش نادرست بوده و به روند مبارزه شکوهمند ملی برای برکناری اسلامگرایان از حکومت سیاسی، افشاء و انزوای اسلامگرایان و نهاینه سازی دمکراسی در مصر آسیب رساند.

"توجه کنید که نود درصد مردم جامعه مصر مسلمان هستند و به عقاید دینی خود پایبند هستند. البته اسلام تفاسیر مختلف دارد و حداقل سه تفسیر عمده از اسلام را در جامعه مصر شاهدیم. تفسیر اول تفسیر سکولار که معتقد است دین نباید در سیاست دخالت کند. تفسیر دوم تفسیری دموکراتیک از اسلام است که معتقد است که اسلام تا حدی که مردم می خواهند می تواند در سیاست دخالت کند. یعنی در کنار ارزشهای اسلامی رای مردم را هم شریک می کند. تفسیر سوم نوع دیگری از اسلام است که به هیچ وجه به رای مردم کاری ندارد و فکر می کند که شریعت را به شکلی که بوده و هست باید در جامعه پیاده کند. این تفسیر سوم را در قالب سلفی ها و وهابی ها می بینیم که خشونت گرا هستند و نگاه طالبانی به اسلام دارند."

*** این که 90 درصد مصری ها مسلمان اند امری جاودانه نیست. مصر در نتیجه تهاجم اعراب مذهب و زبانشان تغییر داده شد. مصری ها می خواهند فقط مصری باشند؛ نه عربی و اسلامی (از شعارهای مصری ها در خیزش ملی)


"به نظر من مداخلات خارجی در مصر باید کاهش یابد و راه حل سیاسی باید مورد توجه قرار گیرد"


*** مسئله مصر نتیجه مداخلات خارجی نیست و امری درونی و تشنج ناشی از سیلی خوردن اسلامگرایان در منطقه است. هنگامی که این سیلی توسط ملت ایران به جمهوری اسلامی زده شود؛ شاید ایدئولوگ جمهوری اسلامی از خواب زمستانی بیدار گردد!!!
نتیجه گیری:
1- خیزش ملت مصر علیه اسلامیزاسیون برسمیت شناخته نمی شود.
2- از باورهای دینی پلی به ایجاد ساختار سیاسی ارتجاعی بوروکراتیک می زنند
3- از اقدامات و نقش ارتش برای تحریف مبارزه ملی مردم مصر استفاده می کنند.
4- کودتای دولت مرسی برای تغییر قانون اساسی را تحریف می کنند.
5- درک فرمالیستی و امرانه از دمکراسی به منظور سلاخی اراده سیاسی مردم ترویج می شود