Skip to main content

محضر گرامی جناب نیاوش، با

محضر گرامی جناب نیاوش، با
Anonymous

محضر گرامی جناب نیاوش، با سلام، گفتار کلی، و یا بهتر بگوئیم کلی گوئی، که نزدیک یک قرن در ایران رواج دارد، هیچ دردی را دوا نمی کند. همین که میفرمائید: " در ایران هم اگر انتخابات آزاد باشد حتما انسانهای فرهیخته داریم که بتوانند سیاست ورزی کنند." اجازه بفرمائید، بر روی همین جمله شما مکث بکنیم، " اگر انتخابات آزاد باشد..." عزیز جان، مفهوم این جمله، همانطور که میفرمائید، آزاد بودن انتخابات است؛ یعنی اول باید در جغرافیای ایران زمینه آزادی فراهم بشود، بعد انتخابات آزاد صورت بگیرد. آزادی سوغات نیست، که کسی آنرا بسته بندی کردی به ایران بفرستد. آزادی از شعور و وجدان انسان نشات میگیرد. اگر سیاست کاران، و یا دولتمردان شعور و وجدان بشر دوستی داشته باشند، با تصویب قوانین، حقوق و آزادی انسان را تضمین میکنند، در غیر ابنصورت صحبت از آزادی شعار و کلی گوئی خواهد بود. در جامعه چند ملیتی ایران، وقتی که هنوز

به حقوق سیاسی، زبانی، فرهنگی، اقتصادی ملیتها به اندازه نک سوزن ارزش گذاشته نمیشود، صحبت کردن آزادی، جز مسخره خلقهای ایران چیزی دیگری معنا نمی دهد. ممکن است به حرفم معترض باشید، و مثل اغلب روشنفکران ایران بگوئید: " نه بابا! اگر آزادی بیاید، همه چیز درست میشود." حالا سئوال من از محضرتان این است؛ که آزادی چطور میخواهد بیاید، آیا آزادی کالاست؟؛ که بصورت سوغات از طرف رهبران حزب توده ، اکثریت، سلطنت طلبان، مجاهدین خلق، جبهه ملی، و امثالهم بصورت کادوی بسته بندی شده به خلقهای ایران هدیه داده شود؟ و دم در خانه هرکس توزیع بشود؟ و یا هر خلقی با تشکیلات ملی خود، که منافع او را نمایندگی میکند، برای کسب آزادی باید در برابر دیکتاتور ها مبارزه بکند؟