Skip to main content

جناب شمال بلوچ با سلام، با

جناب شمال بلوچ با سلام، با
Anonymous

جناب شمال بلوچ با سلام، با بخش بزرگ صحبت هایتان هم نظرم. جنابعالی به موضوع اساسی و ریشه ای ملل ایران تاکید نموده اید. ملل ایران برای تشکیل دول خود، اجازه و یا احتیاج بکسی را ندارند، و حوزه جغرافیائی هر ملتی نیز مشخص است. اما برای رویاروئی با حکومت مافیائی رژیم تهران، به نیروی همبستگی نیاز دارند. و سئوال این است که؛ آیا روشنفکران جامعه فارس که تحت نامهای مختلف، قشر به اصطلاح روشنفکر، قشر سیاسی " سازمانهای به اصطلاح سراسری که تقریبا اسم شان باقی مانده، و بطور کلی جامعه سیاسی، و اقشار باصطلاح روشنفکر فارس، که با شعار و بینش شوونیستی؛ ( کشور واحد، زبان واحد و ملت واحد)، به خلقهای جغرافیای ایران نگاه میکنند، و ملل غیر فارس را اصلا کسی بحساب نمی آورند، و به هیچ گونه حاضر نیستند، در باره معضل اصلی جامعه جغرافیای ایران؛ یعنی حقوق مللیتها، با آنها سر یک میز نشسته و گفتگو

بکنند، و در رویای افسانه های آریامهری، کوروش کبیری و دیکتاتور های عصر بوق غرق اند، و عصر دموکراسی، علم صنعت و تکنولوژی مدرن را رها کرده، در اوهام دوهزار و پانصد سال پیش سیر میکنند، چگونه میشود با چنین افکار عصر حجر، جبهه واحد و نیروی مشترک تشکیل داد؟ آنطور که زمزمه اش بگوش میرسد، تقریبا تمام ملیتهای جغرافیای ایران، بحقوق و منافع ملی، زبانی، فرهنگی، سیاسی خود، صد در صد آگاهند. و اکنون سطح آگاهی بحقوق ملی را طی کرده، بتدریج استراتیژی، راه و نحوه مبارزه را بررسی میکنند، و اگر روزی برسد که در دشت و کوه و دره ها، کوچه و پس کوچه ها، خیابانهای شیک وعریض، فقط زوزه مسلسل ها حرف اول را برای گفتن داشته باشند، آنگاه غرب خواهد فهمید، که در طول یکقرن، چه اجحاف و اشتباه بزرگی را نسبت به ملیتهای جغرافیای ایران مرتکب شده است. زیرا غرب تنها یک راه جلو پای ملیتهای جغرافیای ایران قرار داده است، و آن نیز تلاشی جغرافیای ایران است.