Skip to main content

آیا دلایل مخالفت فرانسه با

آیا دلایل مخالفت فرانسه با
Anonymous

آیا دلایل مخالفت فرانسه با پیش‌نویس موافقت نامه منطقی‌ بود؟
رآکتور اراک که ظاهرا مهمترین نکته مورد اختلاف بود، تا اوائل سال ۲۰۱۵ مورد بهره برداری قرار نخواهد گرفت، و اگر آغاز بکار رآکتور بوشهر مبنا قرار گیرد، حتی ۲۰۱۵ هم بسیار خوشبینانه است. حتی اگر رآکتور از همین لحظه مشغول کار شود، برای اینکه ایران قادر باشد از پلوتونیم که در زباله سوخت رآکتور خواهد بود برای ساخت سلاح هسته‌ای استفاده کند، باید تکنولوژی پردازش دوباره زباله و جدا کردن پلوتونیم از بقیه زباله را داشته باشد، ولی‌ ایران داری این چنین تکنولوژی نیست.

در عین حال، اگر رآکتور اراک از همین لحظه مشغول کار شود، ایران هم تکنولوژی پردازش دوباره زباله سوختی را داشته باشد، و همچنین دانش لازم را برای استفاده از پلوتونیوم برای ساخت سلاح هسته‌ای کسب کرده باشد - که هیچ گونه شواهدی در این مورد وجود ندارد - به دلیل ظرفیت کوچک رآکتور که فقط ۴۰ مگا وات است - مقایسه کنید اینرا با رآکتور ۱۰۰۰ مگا واتی بوشهر - سال‌ها طول میکشد تا زباله سوختی به اندازه کافی‌ پلوتونیوم برای یک بمب هسته‌ای تولید کند، و بنا بر این استفاده احتمالی‌ از آن زباله به سال‌ها وقت نیاز دارد.

ولی‌ اگر اینهارا هم فراموش کنیم، باز احتمال استفاده ایران از رآکتور اراک برای ساخت بمب هسته‌ای نزدیک به صفر است، چرا که تا زمانی‌ که رآکتور تحت حفاظت آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای است، چنین امکانی وجود ندارد، و اگر ایران تصمیم گرفت که آژانس و قرار داد ان پی‌ تّی را ترک کرده و به ساختن بمب از طریق پلوتونیم بپردازد، باز دستکم احتیاج به حدود یک سال وقت دارد که فرصت بسیاری است برای دیپلماسی.

در عین حال راه حل ساده دیگری هم وجود دارد: ایران قبول کند که زباله هسته‌ای سوخت رآکتور اراک را تحویل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای دهد، دقیقا مثل موافقت ایران با روسیه که بر طبق آن زباله هسته‌ای سوخت رآکتور بوشهر به روسیه تحویل داده میشود. تا آنجایکه نگارنده اطلاع دارد، در واقع جمهوری اسلامی چنین پیشنهادی را هم به غرب داده است.

بنا بر این رآکتور ناتمام اراک را بهانه قرار دادن هیچ گونه مبنای علمی‌ یا امنیتی ندارد، و فقط برای کار شکنی است. ولی‌ چرا فرانسه بر این موضوع پافشاری کرد؟ آقای علی‌ کشتگر در مقاله خوب خود دلایل چندی را بر شمردند، و نگارنده به آن دلیل مهم دیگری را اضافه می‌کند.

چند هفته پیش روزنامه وال استریت ژورنال گزارش داد که پرنس بندر، که مسول تنظیم روابط عربستان سعودی با گروه‌های مخالف دولت سوریه، بخصوص گروه‌های تندرو سلفی است، با یک دیپلمات غربی (که اسمی از آن برده نشد) در جده ملاقات کرد تا خشم عربستان از عدم حمله آمریکا به سوریه، و امکان توافق هسته‌ای بین ایران و آمریکا را به غرب ابلاغ کند. در زمانیکه نزدیک بود آمریکا به سوریه حمله کند، عربستان از آمریکا درخواست کرده بود که برنامه خود برای محافظت از میدان‌های نفتی‌ عربستان را در صورت حمله به سوریه با عربستان در میان بگذرد، ولی‌ آمریکا به عربستان اطلاع داد که قادر نخواهد بود آن کار را کاملا و صد در صد انجام دهد.
در نتیجه عربستان اعلام کرد که به خرید سلاح‌های مدرن جدید برای حفاظت از میدان‌های نفتی‌ خود مبادرت خواهدکرد. مهمترین فروشنده اسلحه به عربستان در چند دهه گذشته آمریکا بوده است، ولی‌ عربستان، بدلیل خشم خود از آمریکا بدنبال منبع اسلحه دیگری است، صریحاً اعلام کرده است که در روابط خود با آمریکا تجدید نظر کرده، و بدنبال بر پائی اتحاد‌های دیگری است. برای نشان دادن بیشتر خشم خود، عربستان حتی کرسی دو ساله عضویت در شورای امنیت سازمان ملل را نپذیرفت، که بی‌سابقه است.

حال گزارش شده که آن دیپلمات غربی که با پرنس بندر دیدار کرده است، فرانسوی بوده است که عربستان به ایشان قول خرید اسلحه بسیار زیادی را داده است. در عین حال رئیس جمهور فرانسه، آقای فرانسوا اولاند، قرار است که در چند روز آینده به اسرائیل مسافرت کند. اسرائیل و عربستان هم بر ضّد ایران و نفوذ آن در خاور میانه متحد هستند، و در واقع فرانسه نقش واسطه بین دو کشور را بازی می‌کند. بنا بر این، یک دلیل بسیار مهم برای مخالفت فرانسه با پیش‌نویس قرار داد بین ایران و ۱+۵ این موضوع است.همانطور که نگارنده در یک مقاله اخیر ذکر کرد، یک محور شیطانی واقعی‌ در حال شکل گیری است که مرکب از عربستان ، اسرائیل، تندرو‌های آمریکایی طرفدار اسرائیل، و فرانسه می‌باش