Skip to main content

پيامدهای اولين جرعهٴ زهر؟----

پيامدهای اولين جرعهٴ زهر؟----
Anonymous

پيامدهای اولين جرعهٴ زهر؟------------------ سرانجام، دست و پازدنها و التماسهای وزير خارجه رژيم در ژنو به جايی نرسيد و او مجبور شد به نمايندگی از نظام ولايت يک قرارداد به غايت پر ذلت را امضا کند. برای فهميدن ميزان خفتی که رژيم آخوندی تحمل کرده نگاهی به مفاد اين قرارداد آن طور که رسانه های آخوندی منتشر کرده اند، کافی است.

پذيرش بازرسيهای روزانه از مراکز اتمی، خنثی سازی مواد غنی شده 20درصدی و توقف کار در مرکز اتمی اراک، موارد اصلی از مجموعه يی از محدوديتهاست که رژيم آخوندی به آنها تن داده است. در مقابل، کشورهای 5+1 تخفيفهای جزيی و البته موقت و بازگشت پذير در تحريمها را پذيرفته اند که گفته می شود در مجموع به رژيم امکان می دهد که حدود 7ميليارد دلار از پولهايی را که در بانکها منجمد شده، برداشت کند. اين يعنی اجازهٴ يک نفس کوتاه برای رژيمی که حلقه طناب بحرانها و تحريمها گلويش را گرفته و آن را در معرض خفگی قرار داده است. کارگزاران آخوندها تلاش بسياری کردند که در متن قرارداد جمله يی را مبنی بر به رسميت شناخته شدن حق غنی سازی برای رژيم بگنجانند. گفته می شود که علت اصلی بی نتيجه ماندن گفتگوهای دور دوم در ژنو به همين خاطر بود. رژيم اصرار کرده بود که اين جمله وارد متن قرارداد شود و 5+1 نپذيرفته بودند. در فاصلهٴ دور دوم و سوم، 10روز جنگ در پشت پرده ميان باند خامنه ای و رفسنجانی جريان داشت. باند ولی فقيه بر وارد کردن اين جمله اصرار داشت و خود خامنه ای هم هنگام به صحنه آمدن در صبح روز شروع مذاکرات يعنی چهارشنبه در ميان دود و دم يکساعته گفته بود: «يک خطوط قرمزی وجود دارد يک حدودی وجود دارد اين حدود بايد رعايت بشود اين را گفتيم به مسئولان و موظف اند که اين حدود رو رعايت کنند». مرز سرخ مورد نظر خامنه ای که به قول خودش مسئولانش را به رعايت آن موظف کرده بود، چيزی جز ذکر حق غنی سازی در قرارداد نبود. وجود چنين مرز سرخی را بارها کارگزارن رژيم در فواصل مذاکرات تأکيد و تکرار کرده بودند. اما اکنون مذاکره کنندگان سيلی خوردهٴ رژيم در حالی بر روی «زانوهای خونين» از ژنو باز می گردد که در قرارداد اثری از تصريح بر حق غنی سازی وجود ندارد. وزير خارجه آمريکا با صراحت تأکيد کرده است که در هيچ کجای قرارداد، هيچ اشاره يی به حق غنی سازی برای رژيم آخوندی نشده است. رئيس جمهور آمريکا هم بر تصويب بازرسيهای گسترده روزانه از مراکز اتمی رژيم تأکيد کرد. البته روشن است که سردمداران رژيم تلاش می کنند، تن دادن به چنين ذلتی را در زير انبوهی از دعاوی دجالگرانه بپوشانند، اما روشن است که اين ادعاها در برابر انظار جهانيان جز رسوايی بيشتر حاصلی برای آخوندها ندارد. آن چنان که وزيرخارجه رژيم در کنفرانس مطبوعاتی در ژنو وقتی هدف سؤالات خبرنگاران قرار گرفت، مجبور شد بگويد: «من کاری به اظهارنظرهای کشورها ندارم». رئيس جمهور نظام ولايت فقيه هم مجبور شد در پاسخ به خبرنگاران به اين جمله متوسل شود که «هر کسی هر تفسيری که می خواهد بکند». جالب اين جاست که اين رئيس جمهور سيلی خورده، امضای قرارداد ذلت بار را کتباً به خامنه ای تبريک گفت و جالبتر اين که خامنه ای هم از او تقدير کرد. همان ولی فقيه طلسم شکسته يی که چند روز پيش گفته بود «مسئولان موظف اند که اين حدود را رعايت کنند». حالا ببينيد فلاکت به کجا رسيده که خودش مجبور است پای ورقة عبور از همان خط قرمز را مهر ولايت بزند. اما آيا تقدير خامنه ای از دستگاه دولت به زانو درآمده، می تواند شيخ اعتدال را از حملات وحوش باندها برهاند و از بالا گرفتن جنگ باندی در درون رژيم جلوگيری کند؟ هرگز. نگاه کنيد که هنوز هيأت شکست خورده از ژنو باز نگشته، وزير خارجه و رئيس جمهور نظام را به مجلس ارتجاع فراخوانده اند تا توضيح و پاسخ بدهند. به گفته يک عضو کميسيون امنيت و سياست خارجی مجلس آخوندی بر اساس نامه يی که «به هيأت رئيسه برای فراخواندن حسن روحانی و محمدجواد ظريف» تحويل داده شده، آنها «به حضور و پاسخگويی نسبت به جزئيات و توافقات مذاکرات ژنو» فراخوانده شده اند. اين نامه تا کنون توسط 40عضو مجلس ارتجاع امضا شده است. اين تازه آغاز ماجراست. نتايج گام اول عقب نشينی و تنها يک جرعه زهر است.