Skip to main content

این نوشته هم مثل بسیاری از

این نوشته هم مثل بسیاری از
آ. ائلیار

این نوشته هم مثل بسیاری از نوشته های این چنینی مطلب تازه ای نداشت و بر پایه ی« تز دست نشانگی فرقه» نگارش یافته است. و طبق معمول پایه اجتماعی جنبش را که میلیونها زحمتکش و فدایی تشکیل میداد و برای « دموکراسی و عدالت اجتماعی» در ایران و آذربایجان میرزمیدند، نفی میکند. سر کوب ددمنشانه ی جنبش با پایه ی میلیونها ستمدیده ، تنها «فاجعه» نبود، بل جنایت علیه بشریت بود و هست. اشتباه رهبران فرقه در«عدم درک تفاوت انترناسونالیسم استالینی با انترناسیونالیسم کارگری» بود؛ که بسیاری از کمونیست های جهان هم در آن دوره دچار همین اشتباه شدند. نظریه ایکه در این نوشته آمده دیدگاه « دیکتاتوری و اعمال تبعیض» است. و بخش حامیان خود را دارد. بهتر است این قشر بداند « ایده آل های جنبش سرکوب شده نه تنها در آذربایجان خاموش نشده بلکه نیرومند تر از هرزمانی اوج گرفته است. این بار« آمیزه ی مبارزه ی ضد تبعیض و عدالت اجتماعی»

مسئله آذربایجان را هم برای این قشر و هم برای خود به شایستگی حل خواهد کرد.