Skip to main content

با توجه به نظرات عده ای از

با توجه به نظرات عده ای از
Anonymous

با توجه به نظرات عده ای از خوانندگان، توضیحات زبر را ضروری می دانم:
1- در مورد اهمیت زبان مادری، در یکی از نوشته هایم، نظر با ارزش آقای مزدک بامدادان را نقل کردم: [زبانِ مادری تنها یک ابزار میانجی میان گویشوران آن نیست. اگر این سخن را بپذیریم که آدمی با آموختن هر زبانی، از یک جهان بینی نوین برخوردار می‌شود، زبان مادری را باید آن ابزاری بدانیم، که نخستین جهان بینیِ هر کسی را در ناخودآگاه او جای می‌دهد، چرا که آموزش زبان- و این سخن را تنها و تنها درباره زبان مادری می‌توان نوشت - از همان زمانی آغاز می‌شود که فرد هنوز زاده نشده است، و در زهدانِ مادر صداهای برون را می‌شنود و رفته رفته با آنها خو می‌گیرد، نخستین صدا، صدای مادر است. همه آن صداهایی که از دهان مادر بدر می‌آیند، بویژه سخن گفتن و آوازخواندن در ناخودآگاه کودک جای می‌گیرند

و پس از زاده شدن نیز او را بیاد آرامش درون زهدان مادر می‌اندازند. پس نه تنها جهان بینی، که "کیستی" آدمی نیز از درون زهدان مادر شکل می‌گیرد". این حق، مانند برابری زن و مرد در همه زمینه‌ها، برخورداری از بهداشت و آموزش و پرورش و کار، و آزادی اندیشه از آن دسته حقوقِ شهروندی است که بر سر آن بگومگو و چون و چرا نمی‌توان کرد و آنرا به رأی نیز نمی‌توان گذاشت». جلوگیری از آموزش زبان مادری و آفرینش فرهنگی به آن زبان به همان اندازه بیخردانه و ناشدنی است، که به یک شهروند بگوئیم حق ندارد با پولی که از مادرش به او رسیده خانه‌ای بخرد و یا آنرا سرمایه کند و با کار و تلاش خود از آن سود ببرد].
بنا براین، بدون هیچ پیش شرطی، ... با آموزش کلاسیک زبان های مادری رایج در کشورمان، انتشار آزاد کتاب و نشریات به این زبان ها، موافق بوده و آن را از حقوق مسلّم و غیر قابل انکار یک جامعه دموکرات میدانم.
2 - در نوشته فوق، تمام مستنداتم به طور روشن، ذکرشده است. این از بخت بد من است که، بخش هایی از آن با نوشته سایت محسن رضایی، یکی از مسئولین مؤثر ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، و شهادت ده ها هزار نفر، شباهت دارد.
3 - هم در بیانیه 12 شهریور و هم قطعنامه 29 آبان ماه 1324 مجلس مؤسسان، بر تشکیل انجمن ایالتی و ولایتی، تأکید شده است. اشاره به ضرورت دانستن زبان فارسی در بند 3 جمع بندی، یکی از ملزومات قانونی این انجمن ها بود، آن هم به عنوان زبان رسمی کشور (یا به تعبیر فرقه زبان دولتی). پیشه وری بعدها نوشت، و به درستی نوشت که این قانون مربوط به چهل سال پیش است، و نیاز به تجدید نظر دارد. ولی به دیده بگیریم تا زمانی که یک قانون جدید به تصویب نرسد، قانون قدیم معتبر است. پس اشاره من به زبان فارسی، در ارتباط با قانون بوده، نه برتر دانستن این زبان بر دیگر زبان ها.
با توجه به سایر دلایل ذکر شده، همچنین حذف کامل زبان فارسی، و اجبار آموزش زبان ترکی در مدارس خصوصی اقلیت ها، تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان، شباهتی به انجمن ایالتی و ولایتی نداشت. پیشنهاد می کنم برای اطلاعات بیشتر، به نحوه استفاده از زبان های رسمی، در کشور دو زبانه کانادا مراجعه شود.
3 - بدون هیچ تردیدی، نارضایتی از حکومت مرکزی، نه تنها در آذربایجان بلکه در همه نقاط کشور، وجود داشته. وجود طرفداران مخلص فرقه هم انکار ناپذیر است. به نوشته 19 آذر 1324 روزنامه آذربایجان، کنگره بزرگ فرقه دموکرات، با شرکت 742 نفر که نمایندگی 150،000 نفر را داشتند، تشکیل شد. یعنی علارغم همه نارضایی ها از حکومت مرکزی، تنها کمتر از چهار درصد جمعیت آنروز آذربایجان، در تشکیل کنگره بزرگ، مشارکت داشتند. به علاوه بدیده بگیریم که در بعضی از روستاهای زنجان، مردمی که از فقر و گرسنگی می مردند، وقتی انبار گندم اربابها، توسط مأموران فرقه باز شد و در بین مردم تقسیم شد، بعضی از مردم، در عین احتیاج به گندم، آنها را به عنوان مال حرام و ترس از عذاب جهنم، دوباره به مأموران فرقه برگرداندند.
4 - عدم تمایل مسئولین فرقه به جنگ با ارتش، نادرست است. پیشه وری و ژنرال پناهیان، در پاسخ تلگراف 19 آذر ژنرال غلام یحیی دانشیان مبنی بر ... فدائیان از بمباران هوایی و آتش تانک ها و توپخانه وحشت دارند ... نوشته اند: ... همین امشب باید به وسیله افراد زبده، بدشمن در نقاط محتلف، حمله شود تا کاملاً فرسوده شده و قادر به ادامه خمله نشود ... بهیچوجه بافراد اجازه ندهیدعقب بنشینند، درجه دار یا سرباز فدایی که عقب نشینی کند [توجه کنید: عقب نشینی، نه فرار]، باید بدون کسب اجازه تیرباران شود ...