Skip to main content

دکتر دوشکی گرامی، با سلام، من

دکتر دوشکی گرامی، با سلام، من
آ. ائلیار

دکتر دوشکی گرامی، با سلام، من نوشته شما را به دقت مطالعه کردم. شما در عین حال که مخالف اعدام هستید در همان حال نیز موافق « اعدام استثنایی» می باشید. برای اعدام استثنایی نمونه آورده و استدلال کرده اید. برای من این پرسش پیش آمد که شما چرا اعدام استثایی را می پذیرید یا چرا نمی توانید مسئله ی آنرا برای خود حل کنید؟ علت آن است که شما «جرم» را تنها متوجه فرد «مجرم» میکنید و میدانید. آیا در واقع شدن جرم تنها مجرم گناهکار است یا عامل دیگری هم دخالت دارد؟ در واقع شدن جرم عامل «عمده» و اصلی در خارج از مجرم قرار دارد. « شرایط اجتماعی» فرد را « بیمار» کرده. باز «شرایط اجتماعی» فرد را به « انتهاری» یا «تروریست» تبدیل کرده. در حقیقت مجرم واقعی- اصلی و عمده- «شرایط اجتماعی بد» و تأثیر آن بر روی فرد مجرم است. هدایت تفکر و اراده ی مجرم نخست از طریق « شرایط اجتماعی و تربیتی بد» رقم خورده است

و عامل تعیین کننده در «ارتکاب جرم» و «مجرم» واقع شدن او همین «شرایط» است. این است که در حقیقت بیشترین سهم جرم متوجه « شرایط» است که از طریق « دولت» در جامعه مهیا شده است. در جرم های استثایی شما- نخست دولت و شرایط -مجرم اند بعد خود فرد. بیمار از جرم آزاد است و باید کمک پزشکی دریافت کند به جای اعدام. در دیگر نمونه هاهم مسئول جامعه و اداره کنندگان آن هستند. فرد مجرم تنها در مرتبه ی سوم قرار میگیرد. حقوق دانانی که در لغو اعدام استثنا نمی شناسند تنها بخاطر توجه به همین «عامل شرایط و دولت» است. یعنی جامعه. مشکل شما در عدم حل مسئله همین توجه نکردن به «شرایط» است. همانطور که « دروغگویی: خلاف» در رابطه ی « خریدار و فروشنده» خارج از اراده ی هردوی آنهاست. و مقصر « رابطه ی» متضاد خرید-فروش است همینطور نیز « جرم-مجرم» تحت سیطرۀ « شرایط» قرار دارد که آن نیز مجموعه ای از « روابط» است. امیدوارم این متد نگاه به مسئله مشکل شما را حل کند.