Skip to main content

خیلی ممنونم از پاسخی که مرحمت

خیلی ممنونم از پاسخی که مرحمت
Anonymous

خیلی ممنونم از پاسخی که مرحمت فرمودید و چقدر زحمت کشیدید با این توضیحاتِ دلسوزانه‌ای که مطرح کردید.
چند زبانه یا دو زبانه؟ پرسشِ من به همین سادگی بود. جداً خسته‌ام از بکار بردن کلماتی که دنیایی از تفسیر و گاهی فضایی برای سوءاستفاده پیشِ روُ میذاره! در جایی فرمودید «به همین دلیل اختیاری کودکان ندارند.» این دلیل بر این نمیشه که برنامه و منشِ اِعمال‌شدۀ ما درست بوده باشه، کودک در درک گزینه‌ها و سبک‌سنگین کردن و پیش‌بینیِ موضوعات توانایی نداره ولی هر گلی یه بویی داره تشخیص استعدادِ کودک و به هدر نرفتنِ توان و انرژی فرزندِ خردسال و مهم‌تر از همه جهت ندادنِ سلیقه‌ای به ذهنِ آزادِ انسان از همان بدوِ زندگی ، اینا جزو اصول اخلاقی و از نکاتِ مهم در تربیت(ونه هدایت!) فرزندان به شمار میره. من با نگرش افرادی مثل جبران‌خلیل‌جبران مخالفم که کودک مثلِ تیری در کمانِ والدین است پدر و مادر فقط می‌توانند کما

کمان را بسوی هدف نشانه گرفته و رها کنند هر چه والدین بیشتر انعطاف داشته باشند و خَم شوند تیر نیز با نیروی بیشتری آن هم به کمکِ پرودگار(!) به سمت هدف پیش‌می‌رود!/ هدف رو من و شما که نباید برای فرزندان مشخص کنیم این دقیقاً یعنی مرگِ طراوت و گوناگونیِ اندیشه. ما امینِ کودکان هستیم و نباید سلیقه‌هامون بر آزادی و شادابیِ اونا سایه بندازه. همینکه اونا رو درگیرِ جدال‌های خودمون میکنیم و اسیرِ آموزش‌های منطقه‌ای و حتی دو زبانه، کافی‌ست. باز هم تاکید می‌کنم که فرزندان بهتره خیلی مختصر و گذرا با گونه‌های مختلف و دریچه‌های متنوع آشنا بشَن(فقط آشنا!) و نه متخصص در زبان‌های مختلف و آن‌چیزی که در تخصصِ شماست. کودک اختیاری نداره ولی شخصیتِ کودک تحتِ تاثیرِ "پرورشِ" شما شکل می‌گیره و این مهم نیز به شکلی مستتر و به موازاتِ "آموزش" پیش خواهد رفت و باید دقت داشت و توازن رو رعایت کرد وگرنه از تماسخِ حاصل و انمساخِ نگاه نه‌تنها دنیای فرزند بلکه خانواده و جامعه نیز آسیب خواهد دید. در جای دیگه مثالی از هم‌کلاسی‌ها و شاگرادنِ هم‌عقیده و همدرد زدید که نظر شما و هم‌دوره‌های شما قابل احترامه ولی ملاکِ درست و شیوۀ صحیحی برای شناختِ شرایطِ اسفناکِ کنونی نیست، خُب به این شکل که پیش‌برید خودتون هم بهتر میدونید که برای پیشبردِ مقاصدِ مختلف، دست بالای دست در چنین مستند‌بازی‌هایی بسیاره. شیوۀ آموزش، امکاناتِ تحصیلی، بسترِ فرهنگیِ نامناسب و ده‌‌ها فاکتور دیگر برای پیدا کردن دلیلِ «بالا آوردن!» وجود داره که نمیشه در این مورد هم یه‌طرفه به قاضی رفت، هر چند که به مانندِ شما از شرایطِ حاضر خشنود نیستم. فرمودید «خردِ جمعی» این ترکیب هم نمی‌دونم چرا یه جورایی سکته داره ;) "خرد" ترازویی نیست که تحتِ اجماع ارزش‌یابی بشه و درست نمی‌بینم اوصافی به ماهیتِ صفتی پینه بخوره مثلِ "سکولارهای سبز" یا دموکراسی اسلامی، "جمهوری اسلامی" و از این دست. با این حال تنها شیوۀ کاربردی فعلاً درنظرگرفتنِ آراء اکثریت بوده و احترام به اقلیتی که شاید از خردِ بیشتری برخوردار باشند ولی فقرِ آگاهی شرایط را به سودِ اکثریت رقم زده :| چقدر خرسندم از مصاحبتِ با شما.