Skip to main content

آقای لطفی گرامی، همانند نمونه

آقای لطفی گرامی، همانند نمونه
Anonymous

آقای مازیار لطفی گرامی، همانند نمونه هایی را که برای ادعای ترکی بودن "پایاپای" آورده اید پیش از این آقای ینیلیک آورده اند که من در همین ستون پاسخ داده ام، ضمن اینکه برخی از مثال هایتان اصلاً ربطی به مورد "پایاپای" ندارد. چنانکه در پیام های پیشین گفته شد، پیوند "واژه + الف + واژه" در فارسی بسیار رایج است، چون: رنگارنگ، پیشاپیش، لبالب، برابر و..."پایاپای " نیز یکی از همین پیوند واژه هاست که صورت دیگر آن " پا به پا" می باشد، همچنانکه صورت های " رنگ به رنگ" و " لب به لب" نیز وجود دارد. اما صورت " پایاپای" در فارسی امروز بیشتر در حوزه بازرگانی و به معنی دادوستد کالا به کالا به کار می رود. ضمناً آنچه که در خصوص "مفعول با واسطه " و " مفعول بی واسطه" نوشته اید متأسفانه کاملاً نادرست است. مفعول در جمله مفهوم می یابد، حال آنکه گفتگوی حاضر درباره یک واژه است. مهر نموده درباره مفعول و معنی و جایگاه

آن در زبان مطالعه نمایید. در پایان، پیام پیشین خود را که پاسخ به بخشی از استدلال شما را هم در بر دارد برای آگاهیتان دوباره می آورم:
برای فارسی بودن واژه "پایاپای" دلایل روشنی هست: 1ـ در واژه نامه های مهم فارسی جون فرهنگ دهخدا، معین و عمید این واژه فارسی شمرده شده است. 2 ـ ترکیب اسم+الف +اسم در فارسی رایج و شناخته شده است، چون: "رنگارنگ"، " سراسر"، " برابر" . 3 ـ واژه "پای" در فارسی به معنی طرف معامله هم به کار می رود، چنانکه گویند: "یک پای قرار داد"، "یک پای معامله". 4 ـ بکارگیری واژه "پایاپای" در فارسی پیشینه درازی دارد از جمله، از سوی سوزنی سمرقندی، شاعر سده ششم هجری. ضمناً اینکه واژه "پای" در ترکی معنی سهم می دهد، دلیل ترکی بودن "پایاپای" نیست. معنی رایج "پایاپای" اصولاً ناظر به دادوستد کالا با کالا می باشد. اینکه کسی "سهم" خود را با "سهم" دیگری مبادله کند، اگر اصلاً پیش آید ، پدیده نادری است، که در هر حال به دادوستد کالا به کالا قابل بسط نیست.