Skip to main content

خواننده ی گرامی، آنچه شما

خواننده ی گرامی، آنچه شما
آ. ائلیار

خواننده ی گرامی، آنچه شما شمرده اید « حقوق نقض شده» است. البته که « استعمار نیست». استعمار « یک قدرت» است. «دولت» است. مانند « دولت خارجی» مثلاً دولت انگلستان در هند. حقوق نقض شده- حقوق است. و استعمار، دولت خارجی. در ایران دولت داخلی- برعکس هندوستان- حقوق مردمان مختلف مملکت را نقض میکند. هم در زمان شاه چنین بود و هم حالا چنین است. استعمار به معنای قدیمی با مستعمرات دیگر وجود ندارد و یا تقریباً وجود ندارد. اکنون جهان به یک روستا تبدیل شده - توسط ارتباطات. و نظام سرمایه داری در گوشه-گوشه ی جهان حاکم و جاری ست. یک گوشه ی این نظام جهانی هم جامعه ی ایران است. کشورهای پیشرفته اکنون توسط سرمایه- از راه صندوق بین الملی پول- بانک جهانی و غیره و سرمایه گذاریها ی نابرابر در کشورهای عقب مانده یا کم رشد، به بهره کشی از آنها مشغول اند. این چهره ی نو استعمار در جهان است.

در ایران نیز سرمایه داری جهانی از طریق سرمایه داری عقب مانده ی ایران به بهره کشی می پردازد. در حقیقت دولت ایران بهره ده نظام سرمایه داری جهانی ست. از سوی دیگر دولت ایران به بهره کشی از مردم مشغول است و حقوق آنها را در زمینه های مختلف نقض میکند. مبارزه در آذربایجان مبارزه برای کسب حقوق نقض شده است. بیشتر این حقوق از راه تبعیض یعنی اعمال نابرابری، نقض میشوند. مسئله خیلی ساده است و هیچ پیچیدگی ندارد: دولت ایران یک دولت دیکتاتوری ست با ویژگی « اعمال نابرابری» و از این راه با مردمان گوناگون ایران رفتار میکند. از این جهت نیز حقوق گوناگون آنان را نقض میکند. هم حقوق ملیتها را و هم زنان، مذاهب، دگر اندیشان، دگرباشان، و زحمکتشان و دیگران را. مبارزه برای «برابری» ست. برابری هم با وجود این حکومت حاصل نمیشود. این حکومت ضرورت دارد که به کنار برود. آذربایجان باید با استقرار حکومت دموکراتیک خود این حقوق نقض شده را کسب و اجرا کند. حالا یا « در داخل ایران فدرال» یا بدون ایران. مسئله بستگی به شرایط دارد. از نظر من حل مسئله در داخل ایران فدرال امکان پذیر- عملی- و به نفع همه است. یا در داخل یک حکومت غیر متمرکز. اگر حقوق نقض شده ی آذربایجان با ایران تأمین نشود- یعنی نخواهند آنها را رعایت کنند؛ آذربایجان نمی تواند حقوق خود را ندیده بگیرد و لازم است که بدون ایران در پی کسب و اجرای آنها باشد. این کار هم توسط نیروهای دموکرات و آزاد اندیش ممکن است- نه با جریانهای « ناسیونالیست یا ناسیونالیست افراطی و ترکیست» . اینها فقط می توانند «دیکتاتوریهای کوچک» بسازند. زیر بیرق برادر بزرگتر! این بیرق میتواند امریکا یا ترکیه و یا هردو باشند. به قول ستارخان «ما نمیخواهیم زیر بیرق کسی باشیم.» آذربایجان لازم است زیر بیرق دموکراتیک خود باشد.