Skip to main content

من اگر جای نویسنده بودم، چنین

من اگر جای نویسنده بودم، چنین
Anonymous

من اگر جای نویسنده بودم، چنین افکار سستی را تحویل خوانندگان نمی دادم، اگر زبان فارسی اینهمه قدرت زایش دارد، و بر تمام زبانهای منطقه میچربد، پس چرا زبان جهانی نمیشود؟ من تابحال در هیچ کجا واژه های صنعت، علم و دانش و اختراعات و اکتشافات را به زبان فارسی سراغ ندارم. آدم در شگفت است که نویسنده به صحرای کربلا زده و هر چه که دلش خواسته در این مطلب گنجانده است. وقتیکه با اینهمه تعریف و تمجید، زبان فارسی در مثال یک فعل ساده ، مثل رفتن، در صرف فعل امر" برو"، ریشه خود را بکلی گم میکند، و خود بخود منحل میشود، کجای این زبان بر روی ساختارعلم و تکنیک زبان شناسی بنا شده است؟ در حالیکه در زبان ترکی فعل رفتن، یعنی "گئتمک" در حالت صرف امری" گئت" کاملا ریشه خود را حفظ میکند، و ریشه فعل صرف شده، ساختار فعل را بخوبی نشان میدهد که نیازی به توضیح نیست. این مثال را میتوان به بیش از

بیست و چهار هزار افعال زنده در زبان ترکی تعمیم داد. و بیهوده نیست که زبانشناسان، زبان ترکی را یکی از معجزات زبان بشری بحساب میاورند، و حتا یکی از زبان شناسان معروف آلمانی معتقد است که نظم و ترتیب و ساختار منطقی و تکنیکی زبان ترکی، نه فقط از طریق محاوره توده های مردم، بلکه از طریق یک آکادمیسین علمی تکامل یافته، و شکل گرفته است. من شخصا مخالف هیچ زبانی نیستم. و هر زبانی برای متکلم اش مزایائی دارد. در اینجا بحث، بحث زبان خوب و بد نیست. صحبت این است که اگر کسی به بشر و حقوق او احترام قائل است ، زبان هر کس جزو حقوق طبیعی اوست و باید به آن احترام گذاشت. زیرا احترام، احترام می آورد.