Skip to main content

خسته نباشید؛ راستش این

خسته نباشید؛ راستش این
Anonymous

خسته نباشید؛ راستش این مخلصتون(رفیقِ غلام‌شیش‌لول‌بند!) با مروری که به نوشته‌ها و کتابهای تاریخی و ادبی سرزمین بامیان و زابلستان و بلخ(شمال‌هندوکش[1]*) داشتم و همچنین با آشنایی اندکی که به فرهنگ و زبانِ هزارگی و موسیقی و ترانۀ[2]* مردم باصفا و نجیبِ خطۀ زابلستان(تمام جبال هندوکش تا انتهای غور) دارم، فقط خواستم بگم ایکاش کمی جدی‌تر به این احتمالاً پارادوکس‌های موجود در شاهنامه می‌پرداختید و با موتورِ تمسخر(شاید هم طنز) در جاده‌خاکی خاموش نمی‌کردید. من هم به مانند شما پرسش‌های بسیار از این اثرِ حماسی و تاریخی و اسطوره‌ای(گاهی افسانه‌ای) دارم. بماند. شما جدای از هزلِ کلام(از بیخ عرب بودن!) و برداشت‌های حیرت‌آوری چون ندانستن تفاوت عدد یک و هفت و ندانستن دستِ چپُ راستُ این قبیل استنتاج‌های محیرالعقولی که به ریشِ فردوسی بستید و مطمئناً هم نشان از منطق و قدرتِ استدلال و قضاوتِ بی‌نظیرتان دارد،

، حداقل رعایت امانت را می‌کردید و با اینهمه کمالاتی که به دوش می‌کشید پشتِ هر ادعا، عین ابیات مورد اشاره را نیز نقل می‌نمودید یا پانویس، تا خواننده و مخاطبِ شما روُم به دیفار یه‌وخت به اشتباه غلط نکند که شما برداشتِ "خود" را از ابیاتِ موردِ بحث به سُخره گرفته‌اید. استاد عالی‌مرتبت، ایکاش در اشارَت‌ها و هدایتِ مخاطب به استناداتِ موردِ ادعا، ملّت را انگشت به هوا رها نمی‌کردید و آدرس بُن‌مایه‌ها را درست می‌دادید. شما فرمودید «شاهنامه‌ی فردوسی ـ چاپ مسکو» در ادامه نیز صفحۀ 31تا..! آخر شاهنامۀ چاپ مسکو مگر تنها یک جلد دارد که میفرمایید شاهنامۀ فردوسی چاپ مسکو صفحۀ فلان؟! آن وقت تمامِ صفحاتی که اشاره نمودید اشتباه بود که! میخواین ورق به ورق همۀ اشعاری رو که فقط برداشتِ خودتون رو در اون به نقد کشیده بودید در جایی بارگذاری کنم و اینجا به اشتراک بذارم ببینید چقدر کارِ زشتیه مردم رو در چنین میدان‌های حساسی با آدرسِ سرِکاری سرگردان کنید؟ آدرس صحیح؛ شاهنامۀ فردوسی چاپ مسکو(سر بزرگ-1960) ـ جلدِ 1 (از 9جلد) ـ از صفحۀ 59 شروعِ ابیاتِ مورد ادعای این استادِ گرانمایه، که ایشان به نادرست از صفحۀ 31 عنوان کرده بودند(کدام جلد؟!) به طبَع تمامِ آدرس‌های ذکر شده در این مقالۀ باصطلاح طنز تا انتها اشتباه عنوان شده که مجالی بود اگر خواستید به بررسی تمامِ این آدرس‌های اشتباه خواهیم پرداخت.(شروعِ موارد از: ببرّم پی از خاک جادوستان/ شوم تا سر مرز هندوستان || شوم ناپدید از میان گروه/ برم خوب رخ را بالبرز کوه ||.. || چو بگذشت ازان بر فریدون دو هشت/ ز "البرز کوه" اندر آمد بدشت). استاد عزیز فرصتی خواهید داشت برای پاسخگویی، تا در قدم بعدی بپردازیم به البرزکوهِ تاریخی و اوستاییِ موردِ اشارۀ فردوسی(نه این رشته‌کوهِ البرزِ امروزی) و مقایسۀ بدونِ غرض و تعصبِ آثار آن دوران و تعارضاتی که حتی بینِ آثارِ جغرافیدانان و مورخین آن عصر با ادعاهای امروز موجود است، تا یه‌وقت یه‌طرفه به قضاوت ننشسته باشیم. بهتره صادق باشیم و جایگاهی رو هم برای دفاعیات فردوسی در نظر بگیریم تا بتونیم حقایقی رو از دلِ بقول شما این «بازار مکاره و بازار شام اسبق و سابق و بازار سیاه و آزاد و غیره‌ی فعلی» بیرون بکشیم. || || || || || || || || || || || || || || || || || || || || || || || [1]* سلسه جبال زابلستان در اوستا کتاب مقدس پارسیان «هَربُرز» و «الـبُرز» یاد شده که در این دو آدرس (فعلاً) میشه کمی با فضای این منطقه آشنا شد: en.wikipedia.org/wiki/Hindu_Kush || [2]* www.youtube.com/watch?v=3wcglrOnqbk