Skip to main content

لطفا به این سخنرانی حشمت

لطفا به این سخنرانی حشمت
Anonymous

لطفا به این سخنرانی حشمت رئیسی عزیز در سال انقلاب پنجاه و هفت گوش بدهید، به لحن کلام و جملات، به مقدمه و توضیحات درباره ی زندگی سخنران و بدنیا امدنش در خانواده ی زحمتکش و انقلابی، تا تکرار مداوم مبارزره بر علیه سرمایه، امپریالیسم و غیره، تا یک لحظه در آن فضا بروید و ببینید که چرا چپ آنزمان بشدت گرفتار لحن و فضای سنتی و ضد مدرن بود،

با انکه چپ کلا و چپ ایران یک تولید مدرنیت و یا مدرنیزاسیون آن زمان بود. اینکه هر سخن مدرن و درست حشمت عزیز در این سخنرانی درباره ی حقوق کارگران و زحمتکشان و آرادی در چنان ساختار، لحن و سناریوی سیاه/سفیدی و ضد امپریالیستی و در نهایت سنتی قرار دارد که مجبور بود شکست بخورد. چون لحن کلام و ساختار سخن همان حرف اصلی است و رویای اصلی است که باید متحقق شود و شد. این همان چپی است که آقای نیکفر مرتب می خواهد رویای او را از رویای حکومت جدا بکند و اینکه رویایشان سرکوب شد. جالب این است که حشمت رئیسی اما بشخصه خطای این رویاها را بعدا دید و می بیند و اینکه چرا محکوم به تولید شکست خویش بودند. یعنی ما همه انموقع اینطوری سخن می گفتیم، از ما نوجوانان تا جوانان و بزرگسالان چپ. اما حالا بیا هی به نیکفر بگو بابا یکم به خودت هم نگاه بکن، هندونه زیر بغل خودت به عنوان چپ انموقع و نیروی مدرن نگذار. چون این بودی و دقیقا چون این بودی، الان اینجا هستی و مجبور شدی اینجا باشی، چون من و دیگری و غیره. یعنی هم جلو بروی و مدرنیت بورژوایی را سرانجام بپذیری و هم اینکه لیبرالیسم بد نیست و اینکه ابتدا وقتی اینها را پذیرفتی، خوب می توانی انگاه چپ مدرن یا سکولار مدرن هم باشی. مدرنیت متفاوت باشی. نه اینکه هم در اغوش سرمایه و جامعه ی مدرن باشی و باز هم بگی ما انموقع رویای مدرن داشتیم وقتی چپ بودیم. ما مخالف خمینی بودیم. چون این زبان همان زبان و روح مشترک انزمان بود، از خمینی تا مجاهدین و حزب توده و چریکها و بازرگان و لیبرالها وغیره. لحنشان یکی بود و این اساس است. فقط شدت گرفتاریشان در سنت و این لحن انقلابی و ضد سرمایه و امپریالیسم فرق می کرد و همین باعث شد که سنتی تر پیروز شود و دیگران سرکوب. یا به سرکوب هم کمک بکنند.