Skip to main content

آقای رازی گرامی؛

آقای رازی گرامی؛
اقبال اقبالی

آقای رازی گرامی؛
با درودهای صمیمانه و سپاس از کمنتارهای آموزنده تان!
می دانید که انقلاب امری ارادی نیست که با اراده "پیشگامان" رخ داده باشد! انقلاب در شرایطی رخ داد که از حوصله کمنتار خارج است. انقلاب رخ داد، همه غافلگیر شدند و ما بعنوان نیروی چپ برای نان (عدالت)، نفی تبعیض و در اخرین مرحله بخاطر آزادی مبارزه کردیم. دیری نپائید که دریافتیم که آزادی حلقه نخست و فرهنگ سازی بعنوان مرکز ثقل برنامه مبارزاتی مورد بی مهری قرار گرفت. حکومت اسلامی مطالبه ما نبود! ماهیت اسلامگرایان برای من از زندان اصفهان 1354 ، فتوای قتل زندانیان سیاسی از اسلام برگشته (جانباختگان محمد محبوبیان، شمس الدین امیر شاهکرمی و ... ) و برخوردهای وحشیانه آنها و پیگرد اشنائی با اسلام و اسلامگرائی روشن بود. از همینرو قبل از قدرتگیری خمینی راهمان را از فاشیسم اسلامی جدا کردیم. جمهوری اسلامی آلترناتیو "شاه ساخته" است!

شرایط اختناق، سرکوب و سپردن بلندگوها بدست روحانیت شیعه پیش شرطهای فرهنگی، سیاسی و تشکیلاتی حکومت اسلامی را فراهم کرد.
در مورد بد و بدتر؛
این انتخاب نیست و یک تحمیل است! از من سوال میشود که حکومت شاه بشما تحمیل گردد یا خلافت شیخ؟ پاسخ اینست که هیچکدام! برای تغییر مبارزه می کنم و شکل تغییر به انتخاب من نبود و نیست. عامل انقلاب در تحولات اجتماعی نه گرسنگان و جان به لب رسیدگان، بلکه حاکمان دیکتاتور هستند.
بر این باورم که اگر در ابتدای دهه 50 شاه به سوئیس میرفت؛ قدرت به بختیار سوسیال دمکرات منتقل میشد و در ایران جمهوری ای بر پایه آزادی و دمکراسی بنا میشد؛ انقلابی در ایران بوقوع نمی پیوست.
پاینده باشید.