Skip to main content

سلام به گرامیSHAAKH؛ من هم

سلام به گرامیSHAAKH؛ من هم
بهنام چنگائی

سلام به گرامیSHAAKH؛ من هم از هم فکری با شما احساس خوبی دارم و از مهر شما متشکرم. اما برگردیم به موضوع مقاله! بیننید دوست من: محور بحث کنونی ما اینجا تنها حول مفید بودن و یا مفید نبودن تقلیل و یا برچیدن شدن تحریم هاست! باور من بر این است که توقف ادامه ی بیشتر محاصره های اقتصادی، تقلیل و یا دفع مصیبت تحریم ها و تهدید های مختلف امپریالیست ها در هر صورت به سود نیروهای کارمزد، زحمتکشان و تهیدستان است. قرار نیست که از چنین فرصت حیاتی ای که از قِبل آن رژیم جنایتکار هم بهره مند می شود، دست شست. نه این معقول نیست. در یک نبرد دراز مدت طبقاتی و در فواصل برهه ها پُرپیچ و خم آن، همه ی انقلابیون بزرگ، برای رفرم و دست آوردهای کوچک هم به سود و هم به خاطر تداوم و تحکیم مبارزه استقبال و بهره ی زیرکانه برده اند.

همینک ما شاهد درگیری آشکار سران رژیم در له و یا علیه چند و چون مذاکرات اتمی با غرب و آمریکا هستیم. پرسش این است که: آیا ما در این جدال جدی سران، فرصت استفاده از آنان نزاع و ضعف آنان به سود خود را داریم یا نه؟ به دید من آری داریم! مگر، چنین فکر کنیم که آنها معرکه ی فریب گرفته اند و هر دو ـ باند دولت و مافیائی بیت ولایت ـ می خواهند ما را سرگرم کنند؟ نه چنین نیست و به دلایل بسیار! خود همین عقب نشینی از مواضع مزورانه "ضدامپریالیستی" که پایه ای ترین اصل کل نظام بوده و هنوز هست؛ در صورت قطعیت و بستن نهائی قرارداد با همان جهانخوران، این ستون عظیم یکجا و یکسره فروخواهد ریخت. و این خود به تنهائی دست آورد بزرگ و انگیزه ای واقعی برای حمایت از مواضع ژنو2 برای اکثریت قریب به اتفاق مردم کار و نداران است، که تا به امروز رژیم فاسد و جانی با این اهرم پوست تک تک توده ها را کنده ، مال و منال شان را غارت کرده، امنیت کاری و جانی را برای همگان غیرممکن ساخته و هستی آینده مردم و کشور را نیز بر لبه پرتگاه سقوط و ویرانی رسانده است. چنین برداشت و نگاهی که من به ژنو2 دارم، هرگز به منزله تعطبلی مبارزه سازش ناپذیر برای نان و آزادی و جنگ طبقاتی بر علیه استبداد مذهبی و دسیسه های روحانی ـ خامنه ای و مدافعان داخلی و خارجی آنان نیست و نمی تواند باشد. اما اگر ما دگرگونی، تحول و سازندگی فردا را محصول و کار توده های کار و زحمت بدانیم که من می دانم؛ در آنصورت بدون سازماندهی مستقل مبارزات متحد کارگران، پاپتی ها و تنگدستان میسر نیست. سازماندهی کارگران در تشکل های صنفی و مطالباتی و سندیکائی چیری شبیه غیر ممکن است، اما سندیکای اتوبوس رانی تهران، نیشکر هفت تپه و ... توانستند و باید از این خواسته ها در این شرایط مناسب به سود گرفتن حق تشکل از دولت و صاحبان کار استفاده کرد. همزمان درست در همین شرایط خاص، مناسبترین امکان ایجاد شبکه ها مبارزاتی توسط پیشروان کارگری ما بهتر از هر زمانی مهیا شده است. ضروری ست که در این مجال، دست به تشکیل چنین هسته های مقاومت مردمی زد و بخش آگاه خود را در شبکه های هدایت مبارزات علنی و مخفی در حوزه های میحط زندگی، محله، کار و منطقه ای و در بهترین حالت سراسری بزنند و اندک اندک برنامه ریز مبارزات گسترده و علنی شوند. همه ی ما می دانیم که مبارزه طبقاتی و ضداستبدادی "کار علیه سرمایه" از بالا و توسط خبرگان و ماجراجویان خیرخواه و حتی بسیار انقلابی مسخره ای بیش نیست و حتی در صورت ایجاد چنین استثناها، موفقیت اش و بقایش، بدلیل عدم حضور توده ها و پاسداری از آن غیرممکن و شدنی نیست. پیروزی بر ارنجاع و روابط ساختار انگلی سرمایه سالارانه جز در حضور و اقدام مشترک، گسترده، علنی، سراسری و میلیونی ست که می نواند سرنوشت ساز باشد و از دست آورد خود در برابر مفتخوران داخلی و خارجی دفاع کند. هر دگرگونی شگرف و ریشه داری جز از شیوه و روش پیش نخواهد رفت. تندرست باشید