Skip to main content

دو مورد از سخنان مثال آوردە

دو مورد از سخنان مثال آوردە
Anonymous

دو مورد از سخنان مثال آوردە شدە را نیز توضیح دهم. اولا آقای محمد ملکی نوشتە کە سکوت ما در جنایات " قارنا " زخم ٣٥ سالە باز کردە و هنوز هم التیام نیافتەاست. در اینجا هر انسان خردمندی می داند کە روستای قارنا یکی از روستاهای کوردستان بود و ملت کورد با حکم جهاد خمینی و اجرای بنی صدر مورد تهاجم قرار گرفت. در آن روستا و چند روستای دیگر منجملە " قەڵاتان " و " ئیندرقاش " تمامی زن و بچە و کودک در گهوارە آن روستاها را بە درندانەترین شیوە قتل عام کردند. جهت اطلاع شما شکم کودکان در گهوارە را با قمبە دریدە بودند. مجریان این حملە کی ها بودند، مگر غیر ازاینکە از تهران ماموریت یافتە بودند؟ و فرزندان ایران زمین برای دفاع از میهن اسلامی بە هر جنایتی دست می زدند؟ دوما آقای سخن آقای ابراهامیان از این جهت

ابراهامیان از این جهت در مورد فارسها صدق می کند کە صاحب و مالک کشور فارس زبانها هستند، اکثریت جامعە فارس زبانها هستند، هر چند منکر عناصر اندکی از کورد، بلوچ و عرب و تورکمن در حاکمیت نیستیم کە با دشمنی با ملت خود برخواستەاند و تورکها نیز تصدی بخشی از سیاستهای کلان را برعهدە دارند اما با این وجود هم تمامی مراکز مهم کشورداری در دست فارسهاست. باور کنید کوردها، عربها، بلوچها و تورکمنها هیچ نقشی در کجرویهای و انحرافات جامعە ایران ندارند و اگر بسیار کوتاە بگویم تهران سر مار است. تمام ثروت ایران کە در الاحواز، کوردستان و بلوچستان نهفتە است بە مرکز ایران منتقل و در آنجا صرف برج و آپارتمان می شود. در این ساختمانهای مجلل تهران و اصفهان هم مردم عادی می نشینند و زندگی مجلل آنان این امکان را نمی دهد کە کمی بیندیشند و درد هموطنان خود را درک کنند. یک ضرب المثل کوردی هست کە می گوید" سیر از گرسنە مطلع نیست".

حال بە سوالات شما پاسخ دهم. رژیم ایران زندانی فارس را هم اعدام می کند و فقیر فارس هم وجود دارد. اما چگونە؟ کوردها تقریبا ١٠% جمعیت ایران را تشکیل می دهند اما نسبت بە فارسها کە حداقل ٥٠% جمعیت ایران را تشکیل می دهند اعدامهای چند برابر دارد. حتی بعداز فجایع سال ٦٧ زندانی سیاسی فارس زبان کمتر اعدام شدەاند، اما در بیست اخیر موج اعدام زندانیان سیاسی ملتهای غیر فارس همچنان ادامە داشتە است و هنوز هم بیش از بیست زندانی کورد زیر تیغ حکم اعدامند.
موضوع کهریزک حساب جداگانەای دارد و اینجا جنگ قدرت بود. همان کسانیکە دیروز خود فجایع قارنا را انجام دادند و در سرکوب ملت کورد نقش محوری داشتند در فکر قدرت از دست رفتە خود بودند. و با کسب قدرت در رنگ بنفش بە اهداف خود رسیدند. اساسا مهم این است کە شما بدانید کە چرا ملتهای غیر فارس حاضر بە مشارکت در جنبش جعلی سبز نبودند؟ مگر قدرت ملتهای تحت ستم در تبریز، سنندج، اهواز و زاهدان نمی توانست کار نظام را یکسرە نماید؟ حقیقت این بود اگر آقای موسوی بجای آقای احمدی نژاد در مسند قدرت بود فرقی در شرایط ایجاد نمی شد و با وجود موسوی یا کروبی در مصدر قدرت یک حزب کمونیست امکان این را نمی یافت کە همچون کمونیستهای کشور تورکیە در انتخابات شرکت نماید.
دوست عزیز یک قزوینی تظاهرات می کند تا شهرش بە استان تبدیل شود و از مزایای بیشتری بهرەمند شود، یک سبزواری شیشەهارا می شکند تا شهرش مرکز استان شود، اما یک کورد و یا عرب و بلوچ تظاهرات می کند بخاطر اینکە چرا بە بهانەهای واهی جوانانشان را اعدام می کنند، تفاوتها در اینجاست. از تجاوز بە دختران جنبش سبز سخن بە میان آوردەاید کە خودم برخی از فیلمهای آنانرا دیدە و مصیبتها را خواندەام. اما شما لطف کنید بە فیلم مصاحبەهای آقای رضا علامە زادە توجە کنید کە در اوایل و اواسط انقلاب با دختران کورد چە کردەاند. از طرف کسانیکە نسل اول انقلاب بودند و بعدا در قالب جنبش سبز خود را ادامە دهندە راە خمینی می دانستند. این جنایات توسط مرکزگرایان انجام گرفت و حکم جهاد داشت، جهادی کە حالا دامنگیر جامعە خودتان شدە و بقول معروف چاە را برای هرکسی بکنید خود نیز بە آن خواهید افتاد و یا همان سخن کشیش آلمانی مارتینگ لوتر کە در مورد سکوت بە زبان آوردە و ورد همە زبانهاست.
دوست گرامی، ملتهای غیر فارس اگر چنانچە برای دفاع از بهائیان اعتراض خیابانی نمی کنند، حداقل حقوق آنان را نیز پایمال نمی کنند ، اما پایمال کردن حقوق بهائیان از طرف بخشی از جامعە فارس زبان انجام می گیرد و اگر نیاز بە سند داشتید کتاب درد اهل ذمە نوشتە شدە یوسف شریفی را بخوانید تا حال و وضع بابیها و بهائیها و محل شکنجە و عاملان آنرا را بخوبی بدانید. دوست من، چندی پیش آقای محمد نوری زاد پای یکی از کودکان بهایی را بوسید و این موضوع اقدام جسورانەای بود.