Skip to main content

آقای صوفی زاده عزیز، اعتراف

آقای صوفی زاده عزیز، اعتراف
Anonymous

آقای صوفی زاده عزیز، اعتراف می کنم که در مقابل منطق درخشان شما ارسطو هم کم می آورد، من که جای خود دارم! یعنی این کامنت طولانی تر از اصل مطب شما چنان پر است از منطق و استدلال مدرن، که من مانده ام از کجا شروع کنم. برای مشت نمونه خروار ولی به چند مورد اشاره می کنم: 1) فرموده اید «نوع پرورش و تربیت خانواددگی فارسها بگونەایست کە از همان دوران کودکی ذهنیت منفی نسبت بەملتهای تحت ستم را یاد میگریند و یا بە آنها یاد می دهند بویژە در مورد سنیها. والدین در خصوص ملتهای غیر فارس از همان آموزشهای نظام استفادە می نمایند کە معمولا در کلاسهای عقیدتی و مراکز بسیج و هیئت امنای محلە بە خورد جامعە دادە می شود» به عبارت دیگر شما شاهد روشهای تربیتی تک تک "فارسها" بوده اید که با این درجه از اعتماد به نفس چنین ادعای گزافی را مطرح می کنید. یا به عبارتی شما با همه این چند ده میلیون "فارس" نشست و برخاست داشته اید و

شخصا شاهد این پدیده بوده اید! بگذارید افاضات یک نژادپرست شناسنامه دار را در اینجا بیاورم تا ببینید نگاه عشیره پرستان چقدر به هم شبیه است: «اینها [فارس ها] یک ایراد کروموزومی دارند، چیزی دارند که بمحض خارج شدن از تخم، تفکرات راسیستی ذهنشان را کور کرده است» اینها فرمایشات یک از "مبارزین"!!!! قومی است که من اسمش را نمی آورم، زیرا مسئول کامنتها و مسئولین ایران گلوبال معتقدند نباید قضیه را "کش" داد! هردوی شما یک گروه از انسانها را به دلیل وابستگی زبانی-تباری شان مشمول بدترین ناسزاها می کنید. شاید شما هنوز ندانید، ولی در قرن 21 و در جوامع پیشرفته می شود بدلیل همین اظهارات مشعشع از شما بدادگاه شکایت کرد. 2) اگر "فقط" فارسها به بچه هایشان همان تعلیمات بسیج را، یعنی نفرت از دیگران را یاد می دهند، قاعدتا غیرفارسها باید از چنین جنایت فرهنگی بری باشند. فقط من سر در نمی آورم که چرا دو سازمان سراسری کرد ایرانی از سال 63 تا 67 پیشمرگه های یکدیگر را سلاخی کردند، آنهم تقصیر فارسها بود؟ یا نمی فهمم چرا دوحزب رقیب کردستان عراق بعد از جنگ اول امریکا بر علیه صدام بجان هم افتادند و یکدیگر را کشتار کردند، آنهم تقصیر فارسها بود؟ مقاله خانم رویا طلوعی را در مورد سنگسار یک دختر یزیدی در کردستان عراق بخوانید که می نویسد: «در کردستان عراق که‌ دیگر قدرت در دست یک حاکمیت مرکزی کردستیز نیست که‌ بتوان با انواع دلائل سیاسی و غیر سیاسی فجایع را توجیه و تفسیر کرد» (و تا وقتی که خانم طلوعی اینطور فکر می کند، حتی اگر تجزیه طلب هم باشد، من عمیقا به او و نگاه انسانی اش حترام می گذارم). اینها هم همه تقصیر خانواده های فارس و روشهای تربیتی آنهاست؟ 3) رهبران و بنیانگذاران آئین بابی همه فارسی زبان بودند و منطقه نفوذشان هم بیشتر مناطق فارس نشین بود. در عوض این گروه در دوره حکومت خاندان ترکزبان قاجار سرکوب و کشتار شدند که وحشیانه ترین واقعه آن هم در شهر ترک نشین زنجان بود. از آن گذشته حکم ارتداد باب را علمای تبریز صادر کردند و او در همان شهر ترک نشین اعدام شد. ولی نفرت از فارسها چنان چشم شما را پر کرده که در باره بابی کشی می نویسید: «آذریها شریک تاریخ منفی ایرانیان نیستند»!؟ یعنی مسئول مستقیم هر جنایتی که در تاریخ چندین هزار ساله این کشور رخ داده، فقط و فقط فارسها هستند!. 4) به نظر من مشکل شما با بختیاریها فقط یک چیز است و بقیه تئوری بافیهای حیرت انگیز شما فقط برای رد گم کردن است. مشکل شما این است که چرا بختیاریها "مرگ بر ضرغامی" می گویند و نمی گویند "مرگ بر فارسها، در هر کجای جهان که هستند"! شکی ندارم که اگر در این تظاهرات شعار "مرگ بر فارس، مرگ بر ایران" سر داده می شد، شما دو سه برابر این مطلب در دفاع از بختیاریها می نوشتید. پس بحث را از طرف من تمام شده بدانید، در برابر منطق فوق مدرن شما من سپر می اندازم!