Skip to main content

من با نظرات آقای کیانوش توکلی

من با نظرات آقای کیانوش توکلی
ناصر کرمی

من با نظرات آقای کیانوش توکلی بجز موضوع حزب توده موافق و هم دیدگاه هستم. استراتژی همکاری طیف چپ و سوسیالیستی با جبههءِ دینی اسلامگرا در خاورمیانه بر علیه نظامهای سلطنتی وابسته به غرب امری مرسوم بود. از سال 1950 به بعد مثلأ در مصر احزاب سوسیالیستی به رهبری جمال عبدالناصر با طیف اسلامگرای" اخوان المسلین" امروز در یک جبهه قرار گرفتند و نظام سلطنتی را بر انداختند، که با به قدرت رسیدن سوسیالیست ها و در جایگزینی سیستم جمهوری، سوسیالیست ها با اسلامگریان درگیر شدند، و منجر به اعدام رهبر اخوان المسلیمین و ممونیّت اخوان المسلین تا به امروز شده است. ...

. بنا بر این همکاری چپ ( گرچه اشتباه تاریخی بود) روند غیر مروسم سیاسی نبوده است، امّا همانطور که آقای توکلی گفته اند، کارشکنان محوری و ضربهء اصلی را جبههءِ ملّی، نهضت آزادی، و سایر احزابی که خود را اپوزیسیون نظام سلطنتی، و دمکرات میدانستند به دکتر شاپور بختیار زدند و بزرگترین خیانت را کردند. اینکه آقای توکلی نوشته اند که حزب توده برنامهء 30 ساله و دراز مدّت داشته اند با ماتریالیسم دیالکتیک که زیربنای مارکسیم هست در تضاد کامل هست. استراتژی حزب توده پیروی از پروسهء مصر و به امر و دستور اردوگاه سوسیالیسم شوروی بود که موضوعی کاملأ سیاسی بسود هژمونی شوروی بود. حزب توده ای که الفیای مارکسیسم یعنی دوران شناسی ( ماتریالیسم تاریخی) را درست درک نکرده و بجای صنعتی کردن کشور و رشد بورژوازی انقلابی که زایندهءِ طبقهءِ کارگر ماهر برای دگرگونی طبقات و تشدید تضاد طبقاتی هست، به دین گراتی و اسلامگرایی به رهبری خمینی که مربوط به قرون وسطایی است، متوسل میشود، دارای استراتژی تئوریک و برنامهء سیاسی درازمدّت بسود ملّت ایران نبوده است. دیدگاه حزب توده و سازمان اکثریّت نه دیدگاه رُزا لوکزامبورگ و لنین ( مارکسیسم رادیکال) بوده و نه دیدگاه ( مارکسیسم رفُرمیستی، اصلاح طلبی) و برنشتاین و کائوتکسی بوده است. برداشتی چاه جمکرانی از مارکسیسم بوده است.
در همان زمان اردوگاه سوسیالیسم شوروی، اسلامگرایان رادیکال از جمله فلسطینی را در خاورمیانه و خاور نزدیک هم حمایت میکرد، زیرا آنها بر علیه کشورهای اروپایی و آمریکایی بودند. انتقاد آقای اقبالی بر حزب توده درست و منطقی است. در مجموع برداشت چپ ایران از سوسیالیسم علمی و از اصول مارکسیسم موضوعی ایراسیونال و قشری نگری بود. تجربیات آقای مسعود نقره کار در رابطه با دکتر شاپور بختیار را من در سالهای 1990 میلادی در شهر هایدلبرگ آلمان، که گروههای سیاسی بسیار فعال بودند تجربه کردم. وقتی این مرد بزرگ تاریخ روشنگری ایران را ترور کردند، آنوقت بر میز سیاسی اشان رفتم و گفتم چرا نیامدند شما ها را ترور کنند، شما ها را چه کسی به حساب آورده و می آورد ؟ شما دشمن اصلی نظام اسلامی بودید و هستید و یا شاپور بختیار ؟. متأسفانه امسال نتوانستم به مناسبت صدمین سال این مردم بزرگ مقاله ای انتشار دهم و نتوانستم در مراسم بزرگداشت آن در شهر کُلن آلمان شرکت کنم.