Skip to main content

عزیز قنبری، «تبعیض و فقر» و

عزیز قنبری، «تبعیض و فقر» و
آ. ائلیار

عزیز قنبری، «تبعیض و فقر» و «مبارزه» با آنها، و «خاطره شما» و محتوای مقاله دقیقاً قسمتهایی از یک فرش اند. فرش زندگی ما.و همه به هم مربوط اند. رفع تبعیض فرهنگی بدون رفع فقر، نه امکان دارد و نه شایسته ی زندگی انسانی ست. اگر در آذربایجان زبان و فرهنگ «رسمی» شود. ولی «فقر» در همه جا مثل مرده دهان بگشاید و کودک و بزرگ را در کام خود فرو برد، مسئله «اعتراض» پیش میاید؛ با «قلم» و «قدم». حافظ «نظم» ، مثل همه ی حافظان، اقدام به « شکستن قلمها و قدمها» میکند. و باز سرو کار ما با «زندان و شکنجه و چه بسا اعدامها ست». و «جیبهای خالی» در بازجوییها. یعنی تغییر اساسی در زندگی صورت نمیگیرد. تنها «زبان شکنجه گر» عوض میشود. و نه طناب دار و گلوله. راه درست رفع تبعیض و فقر، بر اساس آزادی و رفاه اجتماعی ست. باید کمی مسایل را عمیق تر ببینیم و در سطح گیر نکنیم. که فاجعه ببار میاید.

چپ در کل « خواهان رفع تبعیض،فقر، دیکتاتوری، و حق تعیین سرنوشت و آزادی » است. در حکومت فدرال. یا حتی در صورت انتخاب مردم ، مخالفتی با استقلال نیز ندارد. اکنون استقلال کردستان توسط همه پرسی مطرح شده. شرایط این همه پرسی به حد زیادی آماده است. آنها حکومت خودمختار دارند. و فدارالیسم هم عملی نشده. روی به استقلال اورده اند. در صورت انتخاب مردم میتوانند مستقل شوند. من تاکنون ندیده ام یک سازمان چپ قابل توجه مخالف این همه پرسی شود. اینکه جدایی در این شرایط به نفع کردستان و کل مردم عراق است یا نه، و حالتها ی دیگر، مربوط به سیاست است. سیاست اشتباه عواقب وخیم میتواند برای همه بوجود آورد.این را باید مردم و سیاستمداران آنها تصمیم بگیرند.اما آیا در کردستان مشکل «فقر»، «آزادی و دموکراسی»، «پیشرفت به نفع زحمکتشان و مردم» حل شده یا «فقر و تبعیض و دیکتاتوری» به اشکال نوین ادامه دارد؟ مسئله ایست که باید عمیقاً مورد توجه ما آذربایجانی ها قرار گیرد و تجارب لازم از آنها آموخته شود.