Skip to main content

آقای "ناصر دریادل"، این

آقای "ناصر دریادل"، این
آزاده سپهری

آقای "ناصر دریادل"، این عذرخواهی در واقع برخوردی ست عاقلانه و صادقانه با گذشته. اقدامی ست سمبلیک، وگرنه عذرخواهی از کسی که مُرده معنایی ندارد، مگر اینکه آدم به روح و اینجور چیزها اعتقاد داشته باشد. برخورد با گذشته هم به این دلیل صورت نمی گیرد که "تاریخ را به عقب بازگرداند"، بلکه بدون شناخت از گذشته و بدون آگاهی نسبت به اشتباهاتی که آدم کرده، نمی توان در حال و آینده حرکت کرد. سوما ترس و بیم نیروهای چپ از اشتباه دوباره نیست که آنان را "از سرنگونی می هراساند". بلکه اتفاقا نزدیکی این نیروها با نظام یا بخشهایی از آن است که اینها را به دنبال خط و مشی اصلاح طلبی در چهارچوب جمهوری اسلامی انداخته است. این را هم در روابط این جریانات با سایر جریانات می توان مشاهده کرد و هم در تعیین دشمن اصلی. جریانات چپ همیشه با بخش هایی از نظام ج.ا. روابطی بهتر داشته اند تا مثلا با جریانات لیبرال یا مشروطه خواه یا

سلطنت طلب. دشمن اصلی آنها هم به جای اینکه جمهوری اسلامی باشد، لیبرالیسم یا نئولیبرالیسم است. اینها نقش سرمایه داری مُدرن در یک جامعه را بسیار مخرب تر از نقش نظامهایی چون جمهوری اسلامی می دانند که با قوانین 1400 سال پیش بر جامعه حکم می راند. کافی ست که به اعلامیه ها و بیانیه های این سازمانها و احزاب رجوع کنید و یا مطالبی را که در سایتهای این جریانات منتشر می شود، موشکافانه مورد بررسی قرار دهید.