Skip to main content

كاربري به نام عبدالله

كاربري به نام عبدالله
Anonymous

كاربري به نام عبدالله باگذاشتن دوكامنت در زير اين مطلب، به خوبي مفهوم ومنظور خودش را رسانده است
دركامنت اول به تاريخ 2ژوييه نوشته:
« معادلات سیاسی حاکم بر ایران و جهان گیردادن مکرر به یک و یا چندنفر جداشده از یک فرقه مذهبی نه تنها سطحی و نازل بودن درک و فهم نویسنده از آنچه در این دنیا می گذرد را نشان میدهد،......»
درادامه گفته مطالب « امثال آقای ابراهیمی که در سایت های دیگر اجازه ورود نمی یابند.. .»
اما دركامنت بعدي كه به فاصله 2روز بعد درتاريخ 4ژوييه است، ميگويد : « چنانچه نزدیک ترین دوستش نباشم، یکی از پنج نفر اول هستم ....اینجانب دوستانه و دلسوزانه می گویم که دست از این نوع کارهایش بردارد.»
سوال من ازاين كاربر است اولا شما كه دوست و رفيق به قول خودتان جون جوني اين نويسنده هستيد وجزو 5 تن اول هستيد ! بهتر نبود كه درمورد اين مقاله يك ايميل يا تلفن به اوزده وهمين حرفها را به او

ميگفتيدكه مجبور نباشيد توهين وهتاكي واحيانا تهديدات خودتان را به طورعلني درفضاي مجازي نسبت به اين دوست خيلي نزديكتان به اجرا دربياوريد؟ !
جملات كامنت اول كه سرشاراز توهين به نويسنده است ، با جملات كامنت بعدي كه خودرا دوست وواله وشيداي نويسنده معرفي كرده ايد ، اساسا همخواني ندارد (درضرب المثل هاي قديمي مي گويند دوستي خاله خرسه !)
ثانيا دركامنت دوم خطاب به نويسنده نوشته ايد: «
اما متاسفانه گویا که چشمانت را بسته ای و به بهانه مبارزه با رژیم همه این نامردمی ها را توجیه میکنی.»
به نظرم قبل ازهمه خود اين كاربر، چشمانش را بسته است .. ديدن واقعيت كه نياز به اين همه توضيح واضحات ندارد .. فردي به نام بهزاد عليشاهي به دليل يك جرم مشخص كه خود نويسنده نوشته، يعني به جرم جاسوسي براي جمهوري اسلامي ازماه فوريه امسال توسط پليس هلند دستگير شده است كه بعد ها مشخص شده بيشترازيك نفر است . واقعي تراز اين موضوع چيست ؟ همه مي دانيم كه اين خبر، موضوعي است كه نمي شود دروغ ودغل درآن باشد، زيرا اگر غيرواقعي باشد ، درعرض چند ساعت ، دست نويسنده سريع رو مي شود ..وبه قول معروف آبروي خودش مي رود ...
درانتها كاربرمربوطه نوشته «
دوست عزیزم، امرالله جان، قدر و ارزش آزادی را بدان.. »
هيچكس دراروپاوكلا درخارج ازايران ، چنين توصيه اي به دوستانش نمي كند !! چون همه مي دانند كه آزادي دراينجا وجود دارد ومثل نفس كشيدن براي هرفرد است ... واصلا به دليل اختناق وخفقان وسركوبي و بگير وببند وكشت وكشتار وشكنجه درداخل ايران توسط ملاها بود كه همه اجبارا به خارج ازايران آمده اند .. به همين دليل هم نيازي نيست كه چنين نصيحت وياد آوري ، آن هم به يك دوست عزيز ونزديك بشود ..چون دردنياي آزاد ، انسان ها بدون ترس وواهمه هرآنچه را كه واقعيت است نوشته وبيان مي كنند وسانسوري درميان نيست ....ودانستن قدر وارزش آزادي هم دقيقا اين است كه كه هركس بدون سانسور حرفهايش را بزند ... كه نويسنده هم همين كار راكرده است ..درحاليكه درمنطق ملاهاي حاكم برايران ووابستگان به آنها ، واقعيت آن چيزي نيست كه وجود دارد، بلكه آن چيزي است كه برآمده از سانسور وآن چيزي است كه «به فرموده» دررسانه ها منعكس مي شود.