Skip to main content

دوست گرامی، اژدر بهنام، از

دوست گرامی، اژدر بهنام، از
تبریزی

دوست گرامی، اژدر بهنام، از شما سپاسگزارم، این که شما می گوئید: ( ..... اطلاعات شما در مورد بیژن نوبری مجلد ناکامل است ..... ) درست است چون من درباره بیژن پس از بررسی نوشته ها و گفتاوردهای گوناگونی که درباره ایشان نوشته شده اند یادداشتی را به ایران گلوبال فرستادم که آنها نیز چندان رسا نیستند و امید است با یاری دوستان بزرگواری مانند شما این کارها به سرانجام برسند ********** دوست گرامی، تا آنجا که من می دانم نام شناسنامه ای چنین کسی (بیژن) فرزند (منصور) و نام خانوادگیش (مجلد نوبری) است و در پاره ای تارنماها نوشته شده است که (علیرضا) نام مستعار بیژن مجلد نوبری بوده است اما در هیچ جا نام شناسنامه ای چنین کسی (علیرضا) نوشته نشده است! و درباره نام خانوادگی ایشان نیز شما اگر در موتورهای جستجوی اینترنتی با خط فارسی بنویسید: (مجلد نوبری) خواهید دید که کسان فراوانی در تبریز هستند که نام خانوادگی ....

..... آنها (مجلد نوبری) است نه (نوبری مجلد) ! ********** بیژن در زمان رژیم پادشاهی زندانی نشده بود بلکه بازداشت شده و در بازداشتگاه های ساواک از او بازجوئی شده بود و چند بار نیز ساواکی ها خانه پدری بیژن را در خیابان فردوسی در تبریز بازرسی کرده بودند و شاید بیژن برای پنهانکاری در این باره ها به شما و یا دوستان دیگرش چیزی نگفته است! همچنان که درباره رفتن بیژن به لبنان نیز بسیاری از دوستان و آشنایان وی در آن باره چیزی نمی دانستند و اکنون نیز نمی دانند و بازداشت شدن بیژن از سوی ساواک سال ها پیش از رفتن او به لبنان بوده است! ********** دوست گرامی، اژدر بهنام، شما می گوئید: ( ..... ابراهیم و بیژن همزمان با دستگیری من راهی فلسطین شدند ..... ) دوست گرامی، فلسطین یا لبنان؟ کدام یک درست است؟ فلسطین همان سرزمینی است که نام دیگر آن اسرائیل است و در زمان رژیم پادشاهی دشمنان آن رژیم به لبنان یا اردن می رفتند نه به اسرائیل! البته پس از رویدادهای سپتامبر سیاه که رژیم اردن دست به کشتار فلسطینی ها زد و اردوگاه های آنها را بست دشمنان رژیم پادشاهی ایران به تنها جائی که می رفتند تا با فلسطینی ها همکاری کنند لبنان بود، پس شما از کدام فلسطین سخن می گوئید؟! ********** دوست گرامی، اژدر بهنام، درباره اکثریتی بودن بیژن مجلد نوبری نیز جای سخن است! رژیم آخوندی در سال ۱۳۶۱ با اکثریتی ها کاری نداشت و اقلیتی ها را دستگیر می کرد و می کشت اما پس از سال ۱۳۶۱ و پس از آسوده شدن رژیم آخوندی از اقلیتی ها و پیکاری ها و مجاهدین و ..... از سال ۱۳۶۲ به سرکوب اکثریتی ها و توده ای ها روی آورد! از این روی کسانی هستند که می گویند چون بیژن در سال ۱۳۶۱ دستگیر شد و پس از سه سال زندانی شدن در سال ۱۳۶٤ اعدام شد اقلیتی بود نه اکثریتی! به ویژه آن که تا دیرگاهی نام بیژن در فهرست اعدامیان اکثریتی ها نیز دیده نمی شد، برخی نیز بر آنند که بیژن نه اکثریتی بود و نه اقلیتی و دیدگاه های سیاسی دیگری داشت که در این باره نیز آگاهی فراوانی در دست نیست! ********** دوست گرامی، اژدر بهنام، شما می گوئید: ( ..... من او را از سال ۵۳ می شناختم و من، بیژن، ابراهیم لطف الله زاده و ابوالقاسم ینگجه همدانی و محمد طاهری خرم آبادی دوستان و رفقای بسیار نزدیک هم بودیم، هم در زندگی شخصی و هم در زندگی سیاسی ..... ) دوست گرامی، اگر این چنین است بهتر است شما یادمانده هایتان را در این باره ها به همراه عکس ها و اسناد بنویسید و به ایران گلوبال بفرستید تا همگان از یادمانده های شما بهره برگیرند. با سپاس – تبریزی