Skip to main content

Anonymous گرامی، در اصل آنچه

Anonymous گرامی، در اصل آنچه
آ. ائلیار

Anonymous گرامی، «در اصل، آنچه میگوییم می نویسیم.و آنچه نمی گوییم نمی نویسیم. و آنچه لازم داریم میسازیم یا میگیریم، و آنچه لازم نداریم پس میزنیم». بر این اساس چون yaşamıram استعمال میکنیم و نه yaşamayıram ، آن را هم می نویسیم.در مورد دیئل و دگیل هم چنین است.و همینطور در مورد دیگر واژه ها . میتوان از هردوی «ایله و اینن» استفاده کرد. زبان کتبی پایه اش زبان شفاهی ست. و گرامر هم خود را با تغییرات زبان تغییر میدهد. زبان نوشته تا ممکن است ضرورت دارد به زبان مردم نزدیک شود. چون نوشته برای ارتباط گیری با مردم است و نه با قشر خاصی از آنها. بکارگیری زبان شفاهی در نوشتن میتواند آن را در طی زمان به لسان کتابت تبدیل کند. و سمت حرکت من نیز در این جهت است. در مقاله «نکاتی پیرامون ادبیات نوین آذربایجان(ایران) » به این مسایل پرداخته ام http://www.iranglobal.info/node/19642

میکوشم در دیالوگ از زبان شفاهی استفاده کنم ولی در غیر دیالوگ از زبان کتبی.
زبان کتبی برای من، نزدیک است به زبان شفاهی. و گاهاً نیز یکی ست. معتقدم گرامر لازم است خود را با تغییرات زبان مردم دگرگون کرده و امروزی کند. زبان ادبی جنوب از میان همین روشهای مختلف که نویسندگان پیش گرفته اند بارور خواهد شد.
البته این روش من است و اینکه تا چه حدی آنرا پیاده نموده ام یا رعایت کرده ام خود مسئله دیگری ست.درست است در همه زبانها زبان کتابت با زبان شفاهی کم و بیش تفاوت دارد. من میکوشم این تفاوت کم باشد و نه زیاد. در اصل هم زبان شفاهی ما با زبان کتابت خیلی نزدیک است. و یا یکی ست. نمونه اش «بایاتی» های ماست که زبانشان همان زبان کتابت است. کلاً زبان فولکلور ما زبان کتابت است.
در زبان فارسی تفاوت بین زبان شفاهی و کتبی در مقایسه با زبان ما زیاد است.