Skip to main content

برای نگاه زیبایی شناسانه در

برای نگاه زیبایی شناسانه در
آ. ائلیار

برای نگاه زیبایی شناسانه در دو زبان ترکی و فارسی مثالی بزنم:« pişik ağaca dırmaşdı پیشیک آغاجا دیرماشدی» در این صحنه ناخنهای تیز گربه مورد توجه زبان ترکی ست که بر پست درخت می نشیند و گربه خود را بالا می کشد. اما در نگاه زبان فارسی توجهی به ناخنهای تیز گربه نمیشود و به جملات « گربه از درخت بالا رفت- گربه چهاردست و پا از درخت بالا رفت. یا بالا سرید. » صحنه بیان میشود. دو نگاه متفاوت به حرکت و اندامها وجود دارد که بیان میشود و هر کدام احساس جداگانه ای را در خواننده ایجاد میکند. ولی معنا برابر است.و این به معنای آن نیست که دیرماشماق در فارسی نیست. آنها صحنه را جور دیگری می بینند و جور دیگری هم بیان میکنند. ما هم همانطور. معنا یکی ست. تفاوت در زیبایی شناسی ست که در زبان منعکس میشود.

گفته ام هر زبان آینه ی مخصوصی ست که بطور خاصی محیط را منعکس میکند. شخص هر چه بیشتر زبانهای مختلف بداند زاویه های دیده اش به محیط و زیبایی شناسی بیشتر است. و احساس بیشتری را می تواند درک کند. «حیدر بابا گون دالیوی داغلاسین» کریم مشروطه چی(سؤنمز) این جمله را چنین ترجمه کرده« پشتت به پشت گرمی خورشید گرم باد» . من این ترجمه را قبول ندارم. چرا؟ 1- احساس جمله ترکی را که از نگاه زیبایی شناسانه در صحنه ایجاد شده به خواننده فارسی زبان نمی رساند.2- گون به خورشید ترجمه شده در صورتی که «آفتاب» است. چرا که در فارسی داریم «آفتاب سوخته» نه «خورشید سوخته. 3- این جا «پشت گرمی» در جمله ترکی مطرح نیست، بل «داغی پشت، در اثر آفتاب، مد نظر » است.4- نه معنی درست به خواننده منتقل شده و نه احساس جمله ترکی.5- نتیجه: ترجمه بدرد نمی خورد.داغلاماق گرم کردن نیست. بل به معنای داغ کردن و سوزندان است. اما «گون داغلاماق» در اینخا به معنای «مثبت» آمده ، ونه منفی. سوزاندن و داغ کردن معنی منفی در فارسی دارد. در فارسی گون داغلاماق را به معنای مثبت «آفتاب خوردن» چیزی را گویند. از طرف دیگر شاعر آرزو را بیان میکند. هیچکدام از این چیزها در ترجمه مورد توجه قرار نگرفته است. با این همه ترجمه سؤنمز ترجمه ی معروفی ست.«حیدر بابا گون دالیوی داغلاسین- اوزون گولسون بولاقلارین آغلاسین» « حیدر بابا! [ در آرزوی آنم که] پشتت آفتاب بخورد- خنده رو شوی- و چشمه هایت بگریند.» سؤنمز نوشته « پشتت به پشت گرمی خورشید گرم باد-چشمان چشمه های تو گریان، رخ تو شاد».ترجمه ی این دوجمله اصولاً جدا از ترجمه ی تمامی متن نباید صورت بگیرد. چرا که متن به جملات معنی جداگانه ای میدهد که در یک یک آنها یافت نمی شود. ولی نوشتم که خواننده برگردان من را نیز -بدون متن- ببیند.نظر شخصی هم در برگرداندن برخی چیزها به فارسی دارم که در زبان فارسی بکار نمی رود مثل «خندیدن چشمها- خندیدن صورت- و غیره» . معتقدم در زبان شعر و هنر می توان این چیزها را در فارسی بکار برد. گرچه وجود ندارند. و آنها را با «شادی » و مانندهای آن بیان میکنند. بکارگیری این عبارات در زبان شعر به غنای زبان فارسی یاری میکند.