Skip to main content

anonym گرامی، 1- قرار شد

anonym گرامی، 1- قرار شد
آ. ائلیار

anonym گرامی، 1- قرار شد مستند صحبت شود. تا حرف همدیگر را عوضی درک نکنیم. کجا نوشته ام «باید در فکر مادا گاسگارائی ها هم باشند.»؟ من از «همبستگی ستمکشان» گفته ام و مثال زده ام. بله آزادی یک ملت بستگی به حمایت دیگر ملتها و گروه و اقشار احتماعی در یک جامعه دارد. آزادی ملت آذربایجان به حمایت ستمکشان کل ایران و ستمکشان کشورهای همسایه ی و جهان دارد. به تنهای ممکن نیست. توجه شود نمی گویم «دولتها» بل از مردمان ستمکش حرف میزنم.2- جنبش ملی دموکراتیک دو چهره دارد . در آن هم ناسیونالیسم هست و هم دموکراتیسم. گاهاً این بخش قوی میشود و گاهاً آن بخش. بخش ناسیونالیسم براحتی میتواند بخش دموکراتیسم را بخورد. گفته ام فاشیسم از مادری به نام ناسیونالیسم زاده میشود. بروید تحقیق و مطالعه کنید. بررسی سایتهای آذربایجانی نشان میدهد این سایت ها در مجموع و در کلیت، گرفتار ناسیونالیسم هستند

و رگه ی بسیار نازکی از دموکراتیسم در آنها هست که به حساب نمیاید. سایت ها وقتی بخش دموکراتیک قوی دارند که مخالفان در آنها حضور چشمگیر داشته باشند. تقریباً وضعی ما نند این سایت داشته باشند. 3- تئوریهای رایج در جنبش آذربایجان ناسیونالیستی ست. همین که شما «آزادی ملت خود» عنوان میکنید و «ارتباط این آزادی» را با «آزادی دیگران» نمی بینید خود را از متحد بی نیاز می کنید. از دیگران قطع ارتباط میکنید. بعد «دشمنی با دیگران» پیش میاید. و مجبور میشوی علت دشمنی و بدبختی را بجویی ، میروی به «ژن» این و آن می چسبی. و ... خوب اول قضیه راحت است ولی در ادامه سر از ژن شناسی و ترک گرایی و نژادگرایی در میاوری. جنبش آذربایجان بدون چپ در دامن ناسیونالیسم - ناسیونالیسم کور- و بعد هم در کام فاشیسم بلعیده میشود. و فاجعه. این را غیز از چپ هیچ نیرویی نمی تواند ببیند. جنبش آذربایجان در ذات خود یک حرکت «برابری خواهانه ی حقوقی در سه بخش سیاست-اقتصاد-فرهنگ» است. اما این ذات کافی برای پیروزی نیست. ذات باید به استراتژی-تاکتیک تبدیل شود. بطوری که با ناسیونالیسم و شوینیشم و راسیسم تضاد خود را حفظ کند و به دامن آنها نغلتد.4- شما با تز «دوست و دشمن» کار میکنید. خلقها نمی توانند با هم دشمن باشند. حتی خلق فارس. دولتها چرا هستند. و سازمانها. خلقها دوستان طبیعی یکدیگر اند. اگر ارتباط نیست باید راهش را یافت. مهم تشخیص اصول است. که گفتم. استناد به نظر من لازم است «از نوشته ام» باشد نه چیز دیگر.