Skip to main content

(دنباله) ..... بگوید بی چون و

(دنباله) ..... بگوید بی چون و
تبریزی

(دنباله) ..... بگوید بی چون و چرا آن را می پذیرند! با این روال روشن است که سوسیالیست های ایرانی جز دنباله روی کردن از دیگران کار دیگری انجام نخواهند داد و دنباله روی از دیگرانی که در کشورهای دیگری زندگی می کنند و با ارزیابی چند و چون آن کشورها سخنانی را می گویند و می نویسند برای ایران و ایرانی و پیاده شدن سوسیالیسم در ایران سودمند نخواهد بود! و با این روال هرگز کارل مارکس ایرانی، لنین ایرانی، انگلس ایرانی، مائوی ایرانی و ..... در ایران پیدا نخواهد شد! ********** وند دیگر زمینگیر شدن سوسیالیست های ایرانی (دست کم در زمان کنونی) پیشگام نبودن و دست به کار نشدن برای دگرگون کردن ساختار ایران است! سوسیالیست های کنونی که ایرانی هستند جز گفتن زنده باد و مرده باد کاری نمی کنند و تنها کاری که چنین کسانی انجام می دهند پرچانگی است! برای نمونه در زمان رژیم پادشاهی برخی از بنیانگزاران سازمان .....

..... چریک های فدائی خلق ایران به پاسگاهی در سیاهکل تاختند، هم اکنون ده ها برابر بودجه ای که برای تاختن به آن پاسگاه به کار رفت هر سال در سالگرد آن رویداد کسانی در کشورهای گوناگون برای بزرگداشت آن رویداد هزینه می کنند! و یا هزاران تن از وابستگان به فدائیان در گروه های گوناگون اکثریت و اقلیت و ..... از سوی رژیم آخوندی زندانی و اعدام شدند اما آیا تا کنون کسی دیده است که بازماندگان چنین کسانی حتی برای آن که کین خویشانشان را بگیرند با شلیک تیری و یا با ترکاندن بمبی یکی از دژخیمان رژیم را بکشند؟ نه! دریغ از انجام چنین کارهائی! تنها کاری که سوسیالیست ها انجام می دهند برگزاری گردهمائی برای بزرگداشت اعدام شدگان در تابستان ۱۳۶۷ و خواندن سرود و آواز و پذیرائی از شرکت کنندگان در آن گردهمائی ها با کیک و شیرینی و قهوه و نوشابه است نه برنامه ریزی برای به رگبار بستن دژخیمان رژیم آخوندی! و یا در جنبش های سیاسی ایران سوسیالیست های ایرانی هرگز پیشگام نیستند! آیا تا کنون دیده شده است که سوسیالیست های ایرانی کارگران ایران را برانگیزانند تا همگی دست از کار بکشند و رژیم آخوندی اگر نابود نشد دست کم ناتوان شود؟ ********** وند دیگر زمینگیر شدن سوسیالیست های ایرانی چند دستگی است و چون سوسیالیست های ایرانی مانند سوسیالیست های روسستان و چین و ویتنام یکپارچه نیستند نمی توانند کاری از پیش ببرند! گروه پرستی (سکتاریسم) در سازمان های سوسیالیست ایرانی به فراوانی دیده می شود و با این روال رسیدن به پیروزی سوسیالیست های ایرانی با شعار: (باهمی، پیکار، پیروزی) ناشدنی است! ********** چه باید کرد؟ نخستین کاری که سوسیالیست های ایرانی باید انجام دهند دست کشیدن از دنباله روی از دیگران و ارزیابی سوسیالیسم با ویژگی های سرزمینی به نام ایران است، ایران، ایران است و روسستان هم روسستان است و چین هم چین است اما ایران روسستان یا چین نیست! کار دیگری که سوسیالیست های ایرانی باید انجام دهند درمان بیماری دنباله روی از مردم کوچه و خیابان یا پوپولیسم است! در زمان کنون همگان آشکارا می بینند که بسیاری از سوسیالیست ها برای خوشایند ناسیونالیست ها سخنان صد من یک غاز و بی سر و ته آنها را از زبان مادری گرفته تا دیوارکشی های هیتلری با دستاویز کردن فدرالیسم و حق تعیین سرنوشت طوطی وار تکرار کرده و بازتاب می دهند! به جای چنین کاری سوسیالیست ها باید صف خودشان را از ناسیونالیسم و ناسیونالیست ها جدا کرده و به آگاه کردن جوانان کم سن و سال و ساده دلی که از پان های رنگارنگ پیروی می کنند بپردازند، اکنون زمان آن رسیده است که به جای چاپلوسی های مردم فریبانه و گفتن و نوشتن سخنان مردم پسند حقایق دردناکی که بسیار کسان را خوش نخواهد آمد گفته و نوشته شوند تا راهی برای درمان دردها پیدا شود و سرانجام سازماندهی نوین با یکپارچه شدن سوسیالیست های ایرانی و دست کشیدن از گروه پرستی (سکتاریسم) و سپس آغاز جنبش های گوناگون در ایران از سوی سوسیالیست ها می تواند سوسیالیست های ایرانی را از زمینگیر شدن برهاند و گر نه با روال کنونی تا صد سال دیگر نیز سوسیالیست های ایرانی به جائی نخواهند رسید!