Skip to main content

تبریزی عزیز، ممنون از حمات

تبریزی عزیز، ممنون از حمات
آ. ائلیار

تبریزی عزیز، ممنون از زحمات شما که کلی مسایل را توضیح داده ای. اما نظر من : 1- زبان ، زبان مردم است. زبان کتابت است. واژه ها معانی شان در لغت نامه ها درج شده که مردم و نویسندگان اختلافات خود را بر اساس آنها حل کنند و برپایه آنها معنی مشترک درک کنند. توجه کنید واژه ها در زبان سیاسی ادبی به چه معنی استعمال میشوند. کسی با اصل و فرع و ریشه ی آنها کار ندارد. زبان شناسی و واژه سازی، و متد سازی و غیره رشته های دیگر اند. نمیشود به کسی گفت چنین و چنان درک کنید یا بنویسید. زبان موجود و معانی موجود را لازم است درک کنیم. نمیشود گفت چپ معنایش فلان است. لازم است پرسید چپ برای شما چه معنی دارد. زبان شما بیگانه با مردم و خواننده است. و میکوشی به خواننده تحمیل کنی. نمی کوشی بدانی دیگری چه معنی مد نظر دارد.این مشکل اول شماست.
سره نویسی بیگانه با زبان رایج است.و نشانه فارسی گرایی.

. اگر دوست داری کار سره نویسی انجام دهی جایش در رشته مخصوص خودش است. اما پیام سیاسی روشنگرانه زبانش زبان کتبی مردم است. نه زبان سره .2- در مسئله ملی توجه کنید مردمان ایران میخواهند حقوق فرهنگی-سیاسی-اقتصادی که نقض شده تأمین شود.
از راه فدرال-خودمختاری-یا جدایی. لازم است نشان دهی چه راهی را درست میدانی. چه حقوقی را قبول داری.
سرمایه ی ملی تحت فشار مرکز است میخواهد آزاد باشد. با همسایه ها و جهان دادو ستد کند. حرکات دو بخش ملی و دموکراتیک دارند.
کدام سمت را تقویت میکنی. اینها را شما ندیده گرفته و همه را «با نام ناسیونالیسم-فاشیسم-پان ترکیسم» نفی میکنی. ایجاد انزجار در خواننده. کسی با این مقولات حقوق را نفی میکند و بخش ملی سرمایه را پیش میکشد که خود «ناسیونالیست»باشد. یا بخطا رود.
شما حقوق را نفی میکنید و جنبه ملی را طرح کرده با شعار ناسیونالیسم فاشیسم- میخواهی مسئله را مسکوت گذاری.
3- یعنی اشکال شما در زبان است. و در نفی حقوق. و دادن شعار. و انتقال ملی بودن خودت به خواننده. در صورتی که خود را چپ میدانی. که تضاد است. به خواننده نتوانسته ای نشان دهی که حقوق را قبول داری. وطن را قبول داری. چپ هستی. ولی خوب خواننده درک میکند که یک ناسیونالیست فارسی زبان هستید با ادعای چپ. اگر چنین نیست این درک را باید بوجود بیاوری. متأسفانه موفق نشده ای. اشکال دوطرفه است. ولی این کار روشنگر است که مسئله را به دیگری روشن کند. برای اینکه خواننده توجه کند نظر شما چیست و بکوشد از پیش داوری بیرون بیاید باید در او اعتماد ایجاد کنی. اگر دویچمگوییک جنبه ی تند بگیرد و یا ستیزیک ترایسد از نگرگاه ورزگروانه گاه سودمند تواند بود. می فهمید چه میگویم؟