Skip to main content

(دنباله) ..... حزب نازی به

(دنباله) ..... حزب نازی به
تبریزی

(دنباله) ..... حزب نازی به رهبری آدولف هیتلر که با به کارگیری واژه سوسیالیست و واژه کارگران حزب صد در صد راست گرای نازی سوسیالیست از آب درنمی آید! ********** دوست گرامی، آ.ائلیار، کجای کار می لنگد؟ خود شما در همین نوشتاری که با نام: (چپ ایران، چپ میدان های تیرباران) به تازگی به ایران گلوبال فرستاده اید گفته اید که: ( ..... با وجود چپ نیرومند ایران ناسیونالیسم نمی تواند به فاشیسم تبدیل شود..... ) اما آن (چپ نیرومند ایران) که شما از آن سخن می گوئید هم اکنون و در زمان کنونی کجاست؟ چپ گراهائی که برای گیر افتادن در گرداب پوپولیسم ناسیونالیستی همان سخنانی را که ناسیونالیست ها می گویند و می نویسند بازگو می کنند چگونه می توانند از تبدیل شدن ناسیونالیسم به فاشیسم پیشگیری کنند؟ آیا این است آن چپ نیرومند؟ به گفته ها و نوشته های بسیاری از سازمان هائی که خود را سوسیالیست می نامند اگر کسی نگاه کند .....

..... خواهد دید که فدرالیسم و یا حق تعیین سرنوشت برابر است با دیوارکشی های ناسیونالیستی بر پایه زبان و نژاد میان مردم ایران و زبان مادری نیز بتی است که باید در برابر آن به خاک افتاد! در کجای جهان کدام چپ گرا در برابر راست گراها این چنین مانند موم نرم می شود؟ ********** دوست گرامی، آ.ائلیار، اگر نخواهیم خودفریبی کنیم باید بپذیریم که سازمان های سیاسی سوسیالیست در زمان کنونی مرده های سیاسی هستند و هیچ جایگاهی در کشاکش های سیاسی ایران ندارند! حزب توده ایران مرده سیاسی است، سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت مرده سیاسی است و تنها کاری که بازماندگان این سازمان انجام می دهند برگزاری همایش هائی برای سالگرد سیاهکل و یا کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ و خواندن سرود و آواز و پذیرائی از شرکت کنندگان در آن گردهمائی ها با کیک و شیرینی و قهوه و نوشابه است! گه گاه نیز بیانیه هائی از سوی این سازمان نوشته می شوند و در آن بیانیه ها چند زنده باد و مرده باد گفته می شوند و دیگر هیچ! سازمان فدائیان – اقلیت نیز مرده سیاسی است و گذشته از آن که به سختی دچار سکتاریسم است و مانند کرم ابریشه به گرد خودش پیله ای تنیده است سازمانی نیست که بتواند در کشمکش های سیاسی ایران کارآئی داشته باشد! سازمان راه کارگر مرده سیاسی است و گذشته از آن که هم اکنون بازماندگان این سازمان دچار چند دستگی هستند روشن نیست که شناسه سوسیالیسم و کمونیسم برای چنین کسانی چیست؟ سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر مرده سیاسی است و چند تن از بازماندگان این سازمان تنها کاری که کرده اند چاپ چند کتاب و گفتن چند زنده باد و مرده باد الکی است! اتحادیه کمونیست های ایران یا سربداران که چند تن از بازماندگان آن نیز حزبی به نام حزب کمونیست مارکسیست – لنینیست – مائوئیست را برپا کردند مرده سیاسی است! حزب کمونیست ایران که از شاخه های حزب ناسیونالیست و پان کرد کومله بود و روشن نیست که چرا با داشتن دیدگاه های ناسیونالیستی نام خودش را حزب کمونیست گذاشته بود مرده سیاسی است! حزب کمونیست کارگری که پس از جدا شدن گروهی از وابستگان به حزب کمونیست کومله برای گلایه از این که سوسیالیسم و ناسیونالیسم ناسازگار هستند برپا شد دیدگاه های درست و روشنی درباره پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی دارد و بسیاری از سخنان حزب کمونیست کارگری درباره سوسیالیسم به جای الگوبرداری دگماتیستی از مارکسیسم کهن و کلاسیک سخنانی نوین، ارزنده و سودمند هستند اما این حزب نیز نیروئی ندارد که بتواند در کشاکش های سیاسی ایران کارائی داشته باشد و همچنین راه و روش های نادرستی را که یکی از آنها سکتاریسم است برای گرداندن این حزب در پیش گرفته است! ********** چاره چیست؟ چاره آن است که همه کسانی که باورمند به سوسیالیسم هستند از صفر آغاز به پی ریزی سازمانی سوسیالیستی و فراگیر برای برپائی جنبش سوسیالیستی در ایران بکنند و گر نه با چسبیدن از پندارهای کهنه و مرده و روش های ناکارآمد مرده های سیاسی که یکی از آنها هم پوپولیسم است سوسیالیست های ایرانی راه به جائی نخواهند برد!