Skip to main content

رازی گرامی شما متأسفانه متن

رازی گرامی شما متأسفانه متن
آ. ائلیار

رازی گرامی شما متأسفانه متن را درک نکرده اید. توصیه میکنم آنرا چند بار بخوانید. میتوانید به دور خودتان هم فوت کنید...در این متن 3 نفر حضور دارند. 1- روای 2- دوست راوی 3- نویسنده آ.ائلیار. سخن نفرات اول و دوم الزاماً مال نفر سوم نیست. سخن نفرسوم یا آ.ائلیار خود تصویر متن است. که نه حرف راوی ست و نه دوست اش. سخن آ.ائلیار ترسیم این صحنه است. اگر حرفی راجع به تصویر و ترسیم موضوع دارید بنویسید. کوشیدم یکی از صحنه هایی را که با آن روبرو شده ایم-تلخ یا شرین- نسبتاً رئال ترسیم کنم. البته رسانه ای و نه ادبی.
در این متن «حادثه» ای که در خارج از دیالوگ روخداده بین دو طرف ماجرا- به متن آمده ، و ترسیم شده است. خود تصویر و ترسیم حادثه چنان است که هر خواننده ای میتواند برداشت خاص خود را داشته باشد. حتی خود آ.ائلیار که نویسنده ی متن باشد. از نظر من تصویر حادثه، در حقیقت «نقد» رخداد است.

اما درک این موضوع حق میدهم که کمی پیچیده است؛ و این خصلت چنین متن هایی ست. خواننده مجبور است برای راز گشایی ذهن خود را بکار اندازد. و به این پرسش پاسخ دهد که این متن چگونه میتواند «نقد» کل حادثه باشد؟« گابریل گارسیا مارکور داستان نویس بزرگ که خدا رحمت اش کند میگفت:« من در همسایگی خود پیرمردی عامی دارم که اگر در داستان مشکلی داشتم به او مراجعه میکنم. و گفته ی او را بکار می بندم» نقل به مضمون. حالا من هم همسایه ای دارم که نام اش «مشد علی بقال» است. متن خود را پیش از انتشار با او در میان گذاشتم و پرسیدم که « مشدی، پیغام این متن چیست؟ چه میخواهد بگوید؟» گفت میگوید :« زیاد پرت و پلا نگویید، بگذارید هرکس هرچه دلش خواست بنویسد»! خوب این هم نظر همسایه من مشد علی بقال است.تا نظر شما چه باشد.»