Skip to main content

دوستان عزیز من مجبورم دو کلمه

دوستان عزیز من مجبورم دو کلمه
آ. ائلیار

دوستان عزیز من مجبورم دو کلمه با هم ریاضی صحبت کنیم. در سیاست دو دو تا میشود 5. و گاهاً هم میشود 3. اما هیچوقت 4 نمیشود.یعنی حساب سیاست به راحتی دو دو تا چهار تا نیست. بسیار سخت است. مثل تفکر نتیجه 5 یا 3 . که در عقل نمی گنجد. دقت کنید. داعش جهان را علیه خود برانگیخته. در حالیکه میگوید « با ظلم مبارزه میکند». اما کوبانی همبستگی را برانگیخته. کوبانی هم با ظلم می جنگد. یعنی بر ظالم هم ظلم شده و بر مظلوم هم . اما ستمدیده حق ندارد به ستمگر -مثل داعش- تبدیل شود. یعنی ستمدیده باید با «روش و ایده و عمل درست و مترقی و حمایت و احترام بر انگیر» سیاست کند. اگر نیروی ستم دیده ای نتوانسته احترام و همبستگی داخلی و جهانی ایجاد کند یعنی «اشکال» دارد. باید این ضعف و عیب و ایراد خود را رفع کند. «حرکت آذربایجان» اگر توانست در داخل ایران حمایت و همبستگی ایجاد کند میتواند در جهان هم تنها نباشد.

حال که نمی تواند ، مشکل دارد. حرکت آذربایجان سیاست اش، ایده اش، عمل اش، در کل «فلسفه سیاسی» اش و «پراتیک اش» غلط است. نمی تواند حس احترام و همبستگی داخلی و جهانی بیافریند. ستم دیدگی- مظلومیت نمی تواند موجب حمایت شود. باید سیاست و ایده ی درست داشت. نشان دادن فرهنگ مترقی، سیاست مترقی خیابان یکطرفه است. من نمی توانم به کسی که فحش میدهد مثلا فحش بدهم. کسی که ادعای زیاده خواهی دارد جوابش آن نیست که ماهم زیاده خواهی کنیم. یا دشمنی پیشه کنیم. یا از حق و مبارزه ی او برای آزادی دفاع نکنیم. دوستی جای خود-اختلاف هم جای خود.« حساب حساب، کاکا برادر». همه چیز راحل صلح آمیز دارد. باید مشترکاً در طی زمان آنرا یافت. زمان قدیم و لشگر کشی ها نیست. آمریکا عراق را گرفت ولی مجبور است بیرون رود. زمان زمان دیگری ست. در آذربایجان با دو دو تا چارتا سیاست میشود. نه با پنج و سه. وقتی عاشق انسان ایرانی نباشی و عملاً آنرا نشان ندهی، حس و احترام نیافرینی، این حس را در اذهان به «اندیشه و تفکر» تبدیل نکنی کسی در ایران به «تو علاقمند» نمیشود. انسان ایرانی دوستت نداشته باشد انسان جهانی هم ترا حمایت نمی کند. حرکت آذربایجان با شعار جدایی یا تجزیه پیش آمده که بی موقع، غیر عملی، و حمایت نیانگیز، و غیر قابل درک برای داخل ایران و جهان است. در حقیقت «شعار جنگ» است. کسی از شعار جنگ حمایت نمیکند. اگر کوبانی حمایت میشود بخاطر آن است که راه صلح را میرود.من چیزهای ضروری را در مقالات گفته ام. آذربایجان «ملت پرستی» پیشه کرده. اما کوبانی با «حقوق خواهی» پیش میرود. گفته ام که را ه آذربایجان ترک ملت پرستی، و برگزیدن حقوق خواهی و انسان دوستی ست. این راه از دوستان ما ساخته نیست. قبل از اینکه فعال سیاسی باشی ، قبل از اینکه مبارز باشی لازم است «انسان باشی و انسان دوست». با سیاست «نفرت، مقابله به مثل، دنبال دیگران دویدن، ایجاد خط و مرز، اختناق آفرینی، مال من مال تو و...» نمی توانی قلب هیچ انسان آگاهی را به سوی خود جلب کنی. اما عمل و پیام کوبانی احترام بر میانگیزد.در ارتش خلق در 21 آذر افسران فارسی زبان همرزم بودند. چرا؟ جنبش 21 آذر در قلب روشنفکران احترام برانگیخته بود چرا؟ دوستان عزیز، راه ما در آذربایجان غلط است. چون خودمان اندیشه های غلطی درسر داریم. بر این اساس سیاست حرکت آذربایجان غلط است. براین پایه سیاستمداران ما بهتر است بروند بقالی کنند بجای سیاست. ولی میدانم هرگز این کار را نمی کنند چون پای « قدرت و منافع» درمیان است.ستارخان بارها گفته بود« شیطان دیوانه ، تودلم میگوید این تفنگ را بیانداز دور و برو دنبال کشاورزی.» چون او عاشق قدرت و منافع نبود. ولی بقالهای ما عاشق قدرت و منافع اند. من دیگر بیش از این نمی توانم ساده و رو راست و صریح ایراد ها را مطرح کنم. سیاست مداران ما نتوانسته اند در دلها احترام برانگیزند. فدایی که وارد اتاق شکنجه میشد، شکنجه گر به احترام او پا میشد! بروید در دلها احترام بیافرینید. نه نفرت. طرفدار حرکت آذربایجان که کامنت می نویسد بجای احترام آفرینی، محبت آفرینی، نفرت و انزجار میافریند. اما لاتهای خیابان که یک فدایی را مدتی میدیدند راه زندگی خود را تغییر میدادند. چنین است راه سیاست . چنین است حساب دو دو تا 5 تا.