Skip to main content

یکی از دوستان میگفت: روزی

یکی از دوستان میگفت: روزی
Anonymous

یکی از دوستان میگفت: روزی جناب اسماعیل نوری اعلا، که خود را متفکر و فیلسوف قرن حاضر تلقی میکند، و کمتر کسی را همطراز خود میداند. و موقع حرف زدن مثل آخوندها، چهره نورانی و متفکری بخود میگیرد، و مثل پدر روحانی شیعه اثنا عشری دوازده امامی، هنگام صحبت، گوئی که چهره نورانیش مشعشع شود، و اثر ذرات تشعشع آن چشم را بزند، نظاره چهره نورانیش برای چشمان عادت نکرده بچنین انواری، که تصور امام زمان (عج فرجه شریف) حضرت آقا امام زمان را در خاطر تداعی میکند، اخیرا ایشان در تلویزیون آذربایجان جنوبی (گوناز تی وی)، مصاحبه ای داشت که در آن در جواب مدیر برنامه تلویزیون فوق که از ایشان پرسید: " آیا مردم اعراب الاحواز که ثروت نفت زیرا پایشان غارت میشود، و خود مردم عرب الاحواز هیچ بهره ای از آن ندارند، و از نظر رفاه اقتصادی در شرایط بسیار بدی زندگی میکنند، و در فقر غیر قابل تصوری بسر میبرند، و رژیمهای دیکتاتور

شیخ و شاه حتا آب آشامیدنی سالم را نیز از ملت عرب الاحواز دریغ کرده اند، اگر فردا این جماعت بپا خیزد و برای کسب حقوق اقتصادی، سیاسی و "حق تعیین سرنوشت خود" در مقابل استعمار و استثمار دولت سرکوبگر ( تهران ـ مرکز) اعلام استقلال کند، واکنش شما به عنوان یک آدم دمکرات، نسبت به چنین رویدادی چگونه خواهد بود؟" آقای نوری اعلا که گویا خود را برای یک همچه سئوالی آماده نکرده بود، و گوئی که این سئوال گزنده مثل برق او را غافل گیر کند، بی آنکه معطل کند، افزود: ( شما فکر میکنید، این کار به این ساده گی است؟)، و پس از مکث کوتاهی انگار دنبال کلمات مطلوبی برای بیان نکته نظراتش میگشت، در حالیکه قیافه اش حالت غضبناکی بخود گرفته بود و ردیف ابروانش در اثر هیجان اضطراب آلودی مثل پله های نامنظم از مسیر خود خارج شده بود، در این لحظه بلحن تهدید آمیزی به گرداننده برنامه گفت: (اگر کسانی همچه چیزی بکنند، ملت میریزد و آنها را میخورد!). مدیر برنامه "گوناز تی وی" که از پاسخ فتوا گونه آقای نوری اعلا بسختی میتوانست خنده خود را پنهان کند، بلحن طنز آلودی از وی پرسید: " آقای نوری اعلا! آیا مردم ایران آدمخور هستند که بخواهند مردم اعراب الاحواز را بخورند؟" آقای نوری اعلا که دید کار را خراب کرده است، در حالیکه چهره عبوس و یاس آلودی بخود گرفته بود، گفت: (منظورم اینکه بحسابشان میرسند.). مدیر برنامه پرسید:" آیا منظورتان از بحسابشان میرسند، چیست؟ یعنی همه را سرکوب میکنند؟". آقای نوری اعلا جواب داد: " هر طور که فکر میکنید!". مدیر برنامه پرسید:" شما از ملت ایران، سخن میگوئید، در ایران نه یک ملت، بلکه ملل گوناگونی مثل، ملت عرب، ملت بلوچ، ملت کرد، ملت ترکمن و ملت فارس، و ملت ترک آذربایجان، که تقریبا نصفی از جمعیت جغرافیای ایران را تشکیل میدهد، وجود دارند. و اینان مثل ملت اعراب الاحواز خواهان "حق تعیین سرنوشت خود" هستند. منظور تان کدام ملت است که میخواهد بریزد و ملت اعرب الاحواز را بخورد؟ آیا ملت مد نظر شما ملت فارس است؟" آقای نوری اعلا وقتیکه دید گیر کرده است، و هر گونه پاسخی کار را بدتر از پیش و خرابتر خواهد کرد، بجای پاسخ به پرسش مدیر برنامه تلویزیون، با ترش روئی گفت :( من امروز در جائی قرار دارم، و باید آنجا بروم. و وقت ندارم به این سئوالات پاسخ دهم. از این رو با شما خدا حافظی میکنم.). مدیر برنامه تلویزون، که از رفتار او به تعجب افتاده بود، گفت:" هر طور که باب میلتان است، اما شما قول داده بودید، که امروز حد اقل یکساعت مهمان برنامه ما باشید. و به سئوالات بینندگان "گوناز تی وی"، پاسخ دهید". آقای نوری اعلا در پاسخ وی گفت: (من یادم رفت بشما بگم که امروز در جائی قرار دارم.) مدیر برنامه گفت:" هر طور که دوست دارید." و با اعلام پایان برنامه گفتگو با آقای نوری اعلا، با وی خدا حافظی کرد. با اتمام برنامه گفتگو، تصویر ایشان از صفحه تلویزیون "گوناز تی وی" محو شد. این طرز رفتار، و گفتار جناب اسماعیل نوری اعلا، واکنش شدیدی در میان ملت اعراب الاحواز ایجاد کرد که روز بعد سیاستمداران اعراب الاحواز با مصاحبه های مطبوعاتی، و نوشتن مقالات متنوعی بگفتار آقای نوری اعلا اعتراض کردند، و او را متهم به نژاد پرستی ساختند، که گویا در عصر قرن بیست و یکم، با افکار پان ایرانیستی خود، در ملا عام حکم آدمخوری بر علیه ملت اعراب الاحواز را صادر میکند. اکنون وقتی انسان نام جناب " اسماعیل نوری اعلا" را در میان لیست چنین محافلی که اسم کنگره روی خود میگذارند، میبیند، تعجب میکند. حال تو خودت بخوان حدیت مفصل از این مجمع.