Skip to main content

آقای تبریزی، روزی روباهی

آقای تبریزی، روزی روباهی
Anonymous

آقای تبریزی، روزی روباهی کلاغی را شکار می کند و کلاغ به روباه می گوید که باید اسم پیامبری را بزبان بیاوری تا گوشتم برایت حلال شود، و به این بهانه می خواست روباه دهانش را باز کند و کلاغ بتواند فرار کند، و روباه بدون اینکه دهانش باز شود، می گوید جرجیس، کلاغ هم عصبانی شده و در دلش می گوید که تو هم رفتی از بین ٢٤٠٠٠ پیامبر جرجیس را انتخاب کردی تا دهانت باز نشود، و قرض از تعریف این مثل قدیمی، شما هم ازبین این همه مقالات مفید و علمی و ضد راسیستی و غیر ناسیونالسیتی با زهر های کشنده هیتلر نامه اه ائی و گوبلزی رفتید از حکمتیستها نوشته ائی را انتخاب کردید که بخاطر بیسواد ماندن ملت ترک آذربایجان به زبان مادریشان، آنها را مرتباّ تحقیر می کنند، من هنوز هم که هنوز است نمی دانم شما چرا اسم تبریزی برای خودتان گذاشتید؟ حکمتیست ها را هرگز فراموش نمی کنیم که در جریان قیام سال ٨٥ آذربایجان،

چگونه با ملت ترک آذربایجان تحقیر آمیز برخورد کردند، هنوز هم که هنوز است کلمات زهر آگین پانیرانستی رهبر قبلی شان، خطاب به آذربایجانی ها، می گفت: آذربایجانی ها خر نشید، را نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم،