Skip to main content

رازی گرامی، می دانم که بحث با

رازی گرامی، می دانم که بحث با
Anonymous

رازی گرامی، می دانم که بحث با جناب ناصر کرمی بی نتیجه و بیهوده است. ولی وقتی می بینم که ایشان ادعاهای عجیب و غریبی می کند و بقول شما(برای گرزی از سانسور) <ناراست> می نویسد، چطور می توانم ساکت باشم؟ نگاهی به کامنت جناب کرمی در بالا بکنید. آقای کرمی می نویسد که: <در این ساختار قانون اساسی منبع حقوق شهروندی و فردی است . در مقابل این قانون اساسی افراد بدون وابستگی به پیشینه های قومی، رنگ پوست، زبانی، دینی جغرافیایی از حقوق مساوی برخوردارند.>
دقت کنید، این را کسی می نویسد که حقوق شهروندی را اینطور می فهمد که <ترک تباران> و <عرب تباران> مهاجم و مهاجرند و در بهترین حالت به آنها لطف می کند و آنها را <مهمان> خطاب می کند. اینها راکسی می نویسد که زمانی می خواست <ترک تباران> را از ایران اخراج کرده و به آلتایی بفرستد و بعد لطف کرده و می خواهد آنها را در استان اردبیل جمع کرده و دورشان دیوار بکشد و

برایشان جهنم درست کند.
آخر چطور می توان در مقابل این فریبکاری ساکت نشست؟
کرمی که خودش متعصب ترین قوم گرا و نژاد گراست و 12 سال است که مبلغ نژادپرستی و نژادستیزی و کینه و نفرت و دشمنی است، می نویسد که: <مشکل اساسی نبود دمکراسی است، و قوم و قبیله گرایی، و دین گرایی گذار ار دیکتاتوری به دمکراسی را سد کرده است>
رازی گرامی، لطفا به این جمله دقت کنید: <برای برکناری سیستم دیکتاتوری دینی امروز و برای برقراری یک سیستم سکولار دمکرات پرداختن به موضوعات تاریخ هفت تا سه هزار سالهء ایران، و یا اینکه آیا آریا و آریایی وجود دارد و یا ندارد، همه برای به انحراف کشاندن ضروزتهای امروزی بسود دیکتاتوری حاکم میباشد.>
این را کسی نوشته است که صدها صفحه را در باره تاریخ آریائیان سیاه کرده و صدها صفحه در مورد این نوشته است که قوم ترک وجود نداشته است و ترکها از کجا آمده اند و زبان ترکی خط ندارد و... و اینکه عربها از کجا آمده اند و چه کرده اند و تاریخشان چیست.
کرمی فراموش نمی کند که مطلب <ناراستی> هم در مورد مردم ترک بنویسد و کار خود را تکمیل کند. او می نویسد که: مردم تُرک آذربایجان مانند حکومت ترکیه در صدد نابودی و دربدری هم میهنان کُرد ما از سرزمین مادری و پدری خود در آذربایجان غربی هستند.>
جای شما خالی که از او بپرسید که مطابق کدام آمار فهمیده است که مردم ترک در صدد این کار هستند؟ کرمی با فریبکاری می خواهد حرفها و خواستهای یک عده افراطی و پان را که در میان هر ملتی پیدا می شود، به کل مردم ترک نسبت دهد تا کینه و نفرت آقای دوشکی را هم نسبت به آنها برانگیزد!
بعدش به این هم بسنده نمی کند و نفرت خود از <ترک تباران> را در این جمله به ظاهر خیرخواهانه نمایان می کند: <هدف اصلی باید شکستن حکومت مرکزی ایی باشد که بازسازی حکومتهای صفویان و قاجاریان است که قدرت سیاسی و اقتصادی آن در چنگ تُرک تباری آذری و ایرانیان خودباخته و خدمتگزار است>.
در خاتمه هم خطاب به آقای دوشکی می نویسد که: شما و همنوعان شما خود صاحب خانه اید، کلید را از دیگران درخواست نکنید و یا اگر دست آنهاست آنرا "باید" پس گرفت>
یعنی اینکه ای آقای دوشکی شما و <همنوعان> شما جزو نژاد پاک آریایی هستید و صاحبخانه، بیایید کلید خانه را از دست این مهاجرین مهاجم مهمان بی چشم و رو که کلید خانه را در دست گرفته اند، پس بگیریم.
آخر به من بگویید که در مقابل این همه عوامفریبی و فریبکاری چطور می توان ساکت نشست؟