Skip to main content

به.... فرنار کردستانی،.... 1-

به.... فرنار کردستانی،.... 1-
ناصر کرمی

به.... فرنار کردستانی،.... 1- شما نه فرناز هستید و نه کردستانی، بلکه یا تُرکی و یا تازی و یا پیروان خامنه ای 2- وقتی شما "دهقان" را همان "ایرانی اصیل" تعریف میکنید در محتوای قضیه و در جوهر و اصل مسئله تغییری نمیکند
3- قدمت تاریخی نام ایران (سرزمین اریایی ها) به دوران داریوش بزرگ بر میگردد که خود را آریایی نامیده است و در زمان ساسانیان نام" ایران" بطور رسمی بر این سرزمین گذاشته شده است. بنا بر این نام بردن از ایران امری معمول و مرسوم بوده است.
4- در زمان ساسانیان جامعهء ایران به طبقات، حداقل به طبقه تقسیم شده بود و دهقانان و برزگران و یا کشتکاران جایگاه طبقاتی خود را داشتند

5- وقتی فردوسی در این شعر از نژاد، تُرک و تازی نام میبرد، و از دهقان و دامدار و سایر طبقات جوامع تُرک و تازی اشاره ای نمیکند جای شکی نیست که فردوسی هم از نژاد ایرانی یا همهء ایرانیان و ایران نام می برد و نه فقط از یک طبقهء دهقان، مگر اینکه در آن زمان دو نژاد تُرک و تازی، هنوز وارد مرحلهء تمدن و فرهنگ سازی نشده بودند و هنوز با کشاورزی و دامداری آشنایی نداشتند و خوراک آنها از برگ و ریشهء درختان بوده و هنوز علفخوار بوده اند
6- وقتی در جامعه ای اثار باستانی مانند تخت جمشید را انکار میکنند، خیلی ساده است که بگویند شاهنامه را هم دستکاری کرده اند، تاریخ دُزدی، واژگونه نگاری تاریخی، جعل و سند سازی، هویّت سازی بی اساس، ادبیّات دُردی، شاعر و نویسنده سر شناس دُزدی همه از شاخص های تُرک و تازی است و کار ایرانیان نیست، حتّی کتاب مقدس شما هم جعلی و واژگونه نگاری و دُزدی و برگرفته از کتاب زردشتیان، یهودیان و مسیحیان است. شاهنامه فردوسی از آن درست تر و پر محتواتر اخلاقی، فلسفی، تاریخی، جامع شناسی موازی با گذر زمان است.
7- شاهنامه تاریخ مستند ایرانیان نیست، وجودِ خود ایرانیان در همین امروز و فردا ملاک و میزان است. که امروز هم سه نژاد ایران بسر میبرند: 1- ایرانیان 2- تُرک تباران مهاجر 3- اقلیّت عرب مهاجر در خوزستان. در زمان فردوسی هماین سه نژاد بوده است، استبداد دینی دوران فردوسی، امروز هم در عملکرد و ماهیّت نظام جمهوری اسلامی ضد ایرانی بر اساس فرهنگ و ایدئولوژی عرب و تُرک تباری بر قرار است و ایرانیان هم مانند دوران فردوسی با آن درگیر هستند.
8- گرچه معنی و مفهوم اجتماعی " دهقان" برای من روشن بود، امّا برای اطمینان بیشتر دوباره فرهنگ لغات عمید را ورق زدم، و در جستجوگر گوگل هم آنرا پی گیری کردم، و دریافتم کامنتی که شما نوشته اید، بر گرفته از اینترنت است، لینک آن چنین هست:
http://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%AF%D9%87%D9%82%D8%A7%D9%86
بهر اندوختهء دانستنی های شما ویکی پیدیا و اینترنت هست.که شما در مورد هم صداقت ندارید که کل مطلب را بازگویی کنید،

9- شما از یک طرف می نویسید که " دهقان" به معنی ایرانیان اصیل است که صاحب مُلک و مقام هستند، از طرف دیگر می نویسید که ایرانیان امروز همه دکتر و مهندس هستند و عیب و شرم دارند که بگویند اجدادشان دهقان بوده است. با این حساب اجداد آنها بی اصل و نَسَب و بی ریشه هستند زیرا دهقان و اصیل نمی باشند. دوران دهقانی و کشتکاری و برزگری یکی از دوران ارزشمند ماتریالیسم تاریخی و قانونمندی در همه جوامع امروزی است. همهء جوامع صنعتی و فراصنعتی امروز دهقان داشته و دارد و این مرحله از تکامل را طی کرده اند، فاز دهقانی و کشاورزی سکوی پرش به دوران صنعتی و فراصنعتی است. همین امروز هم دهقانان و کارگران زحمتکش از احترام خاصی برخوردارند، اگر اجداد شما و ایرانیانی که چنین ادعایی دارند، کشاورز و دهقان نبودند، پس حتمأ از مفتخواران و رانتخوران و از انگلهای جامعه بودند که از دست رنج دیگران روزگار میگذراندند، حتمأ آخوند بوده اند، یا دُزد و راهزن و چماقدارگردنه نشین و از خیانتکران و جنایتکاران بوده اند.

در نامهء زیر که از زبان رستم پور هرمزدشاه به سعد وقاص نوشته در وصف اعراب نوشته چرا از تاج کیانی و تخت و تاج نام آورده و از داس دهقان سخنی نیست:
ز شیر شتر خوردن و سوسمار/ عرب را بجایی رسیده است کار
که تاج کیانی کند آرزو / تفو بر ای چرخ گردون تفو
شما را بیدیه درون شرم نیست / ز راه خرد مهر و آزرم نیست
بدین چهر و این مهر و این راه و خوی / همی تخت و تاج آیدت آرزوی