Skip to main content

ائلیار! بچه که بودیم، برای

ائلیار! بچه که بودیم، برای
Anonymous

ائلیار! بچه که بودیم، برای پرتاپ سنگ دو جور وسیله بازی داشتیم:
هاچا، خاچا و یا با اسم متداولترش اوخ که همان رئزین داشی هستش که شما نوشتید.
دومی سورپنگ که در زبان کودکانه مان به آن سوپه می گفتیم. از طناب ضخیم می بافتیم. طولش تقریبا یک متری می شد. در قسمت وسط برای گذاشتن تکه سنگ پهن تر می بافتیم. طرز پرتاپ سنگ با آن شبیه پرتاب کمند بود.
ox - süpeh - surpeng

محله ما اسمش قورو چای بود. زمان شاه تغییرش دادنده بودند، شده بود شاه آباد. وسط محله ،زمین خاکی و وسیعی بود به اسم دئهیم مئیدانی. توی دئهیم مئیدانی هم فوتبال بازی می کردیم ( بالا قول، بؤیوک قول و اوچ ضرب )، هم مسابقه سوپه داشی. قوطی های حلبی را می چیدیم و آنها را با سوپه داشی نشانه می رفتیم.
از اوخ برای انداختن میوه های درختان استفاده می کردیم.