Skip to main content

مفهوم مقوله ی «ایران پرستی»

مفهوم مقوله ی «ایران پرستی»
آ. ائلیار

مفهوم مقوله ی «ایران پرستی» با «ایران دوستی» فرق دارد. و با «ایران خواهی» نیز. مقدار تفاوت را مقدار توجه به « آزادی و برابری و حقوق دیگری» تعیین میکند. وقتی همه ی این ها در عدم توجه به «آزادی و برابری» یکسان عمل کنند و حقوق را به یکسان نقض کنند-فرق نمی کند ایران دوست خود را بنامند یا ایران خواه. در این حالت ایران پرست اند.
ایران پرستی بهرنامی که خود را بنامد به زبان ساده در جعبه ی خود عناصر«خاک پرستی-قدرت پرستی ، سلطه گری، و تبعیض گرایی- خیانت- دیکتاتوری-اجبار-عظمت طلبی-نژادگرایی» را جمع کرده است. چون اصل «آزادی و برابری و حقوق و عدالت» را کنار میگذارد.
اگر ایران پرست صاحب قدرت دولتی باشد «قهر و زور» را برای تأمین سلطه ی خود به کار میگیرد. اعمال حکومت شاه و شیخ در این خصوص نمونه است.

اینکه در آینده در ایران چنین قدرت دولتی میتواند موجودیت بیابد یا نه؟ بعید نیست ولی مشکل است. بیشتر بستگی به ضعف و قدرت نیروها دارد.
سرکوب جنبشهای «برابری طلبی» ملیتها توسط یک دولت دموکراتیک و فدرال ممکن نیست. و چنین کاری خلاف ماهیت این دولت است.اما اگر یک دولت تمرکز طلب حاکم شود اعمال قهر حتمی ست.
بنابرین راه حل نسبی مشکل جامعه و آزادی خواهی یا عدم آن از بین استقرار دولت متمرکز یا غیر متمرکز میگذرد.
با حساب دو-و دو چهار استقرار دولت متمرکز در ایران آینده بسیار سخت است ولی بعید نیست.
ایران پرستان در این خصوص شانس اندکی دارند. به نظر میرسد برد با غیرتمرکز طلبان است.
یعنی مسیر حرکت به نفع «آزادی و برابری و عدالت» پیش میرود.
کسانی که فکر سرکوبی جنبش ملیتها را در سر می پرورانند سخت در اشتباه اند. اگر روند سیاسی طبیعی پیشرود
پیروزی از آن «آزادی و برابری و عدالت» است.
ایران پرستی شکست اش حتمی ست.
---------
جمعبندی کنم: و تز پایه ی اندیشه را بگویم :
دوست داشتن انسان ایرانی، دوست داستن ایران ، وقتی حقیقی ست که کوشش برای
«استقرار آزاذی و برابری و عدالت برای همه و مخالفان سیاسی» باشد. در غیر این صورت سلطه گری و تبعیض گرایی ست
که قلبها را متلاشی میکند.
--------
اگر اساس دوست داشتن را آزادی و کوشش برای «استقرار برابری و عدالت » بگیریم باید گفت بر خلاف نظر سطحی نگران
و ایران پرستان، راوی متن، دوست ترکمن من، شیفته ی انسان و ایران و جهان است.
اما از نظر ایران پرست او یک تجزیه طلب و خائن و دشمن ایران و پان ترک و نمی دانم چه و چه است.
بله راوی من نافی ایران پرستی ست. اما او به درستی « شیفته ی انسان و ایران و جهان است.»
--------
در مورد متن:
متن شعر نیست. نوع خاصی از مقاله نویسی سیاسی ست. این دومین متن من است که با این استیل نوشته میشود.
متن نخست «چنین گفت کمونیست» بود.
در این متد، قالب شعر آزاد-مقاله ی سیاسی- استیل داستان یکجا ترکیب شده است.
و نوع خاصی از مقاله ی سیاسی را پدید آورده است.
شاید بشود عناصر دیگری را هم به متد افزود . باید امتحان کرد...

نام این چیزها را ŞMD گذاشته ام.ش-م-د: شعر-مقاله-داستان. درفارسی شاید بتوان «مقاله ی شعرگونه» نامید.