Skip to main content

بازهم چند نکته تلگرافی می

بازهم چند نکته تلگرافی می
کیانوش توکلی

حوادث سیاسی چون رعد و برق می گذرد ؛زمان تنگ است. از این رو بازهم تلگرافی می نویسم:1_تقریبا یقین دارم که کسانی که کامنت نوشته اند این مقاله و ویدئو ضمیمه آن را تا به اخر نخوانده و ندیده اند. طبیعی است که هیجکدم به اصل موضوع مقاله اشاره ای نمی کند.2_ جناب «ف. م. سخن» در پاراگراف آخر خود را از وابستگان نظام جمهوری اسلامی می نامد، و از نوشته او پیداست که نویسنده خود زمانی در نظام اسلامی دارای پست و مقامی بوده است .3_ از مجموعه نوشته« ف. م. سخن» می شود اینطور استنباط کرد که بخشی از نظام و یا برخی از اصلاح طلبان همچون نگارنده مقاله فکر می کنند. «ف. م. سخن» می نویسد:

«به عنوان فردی که طرفدار نظام جمهوری است٬ .....به همان سادگی وظيفه ی خودم می دانم که از خوبی های دوران پهلوی٬ همچون مامور حراست جمهوری اسلامی در موزه ی جواهرات سلطنتی٬ رييس کاخ موزه های ايران٬ خدمه ی هتل رامسر٬ افسر هواپيمای نظامی٬ راننده ی تاکسی اهوازی... ديده بودند و با صدای بلند و قدرشناسانه از آن ها ياد می کردند٬ ياد کنم...»4_ با وجو د اینکه « ف. م. سخن»طرفدار نظام جمهوری است اما از« خوبی های دوران پهلوی» می نویسد ولی متاسفانه برخی ازجمهوریخوان سکولار و یا چپ ها نمی خواهند از « خوبی های دوران پهلوی» چیزی بگویند ویا بشنوند . در حالی که مردم کوچه و بازار از مقایسه ساده «شاه و شیخ» خانواده پهلوی ها را به جایگاه خدایی می رسانند و همینطور که علیررضا نوری زاده در مقابل خانم فرح پهلوی چنان زبان مبالقه ، تملق و اغراق را به جایی می کشاند که ادم بناگهان فکر های دیگری می کند که خدای نا کرده در مقابل پول هنفگی چنین گزارشی را تهیه کرده است .5_ بعنوان فردی که طمع تلخ زندان و شکنجه هر دو نظام را چشیده ام ؛ آشکارا می گویم که زندانهای پهلوی در مقابل سیاه چالهای جمهوری اسلامی چون هتل های 5 ستاره بود. زندان بانها و شکنجه گرهای زمان شاه وقتی باز جویی زندانی تمام می شد ؛ با آنان با احترام برخورد می کردند در حالی که بطور مثال احسان طبری را داخل گونی در راه روهای زندان اوین گذاشته بودند و زندانیان تواب را وادار می کردند که وقتی از کنار این فلیسوف توده ای رد می شدند با لگد به این کیسه بکوبند ... ..آری حکایت همان حکایت«صد رحمت خدا بر مرده شورسابق است.6_در مورد موضوع جواهرات سلطنتی ؛ نظریه های دیگری را هم می توان ،مورد توجه قرار داد مثلا فرح پهلوی و در بار فرصت چندانی برای جمع اوری وسایل خصوصی نداشتند و یا فکر می کردند که بزدودی ارتش کودتا می کند و دو باره اوضاع هموچون زمان پس از 28 مرداد 32 بر وفق مراد می شود. 7_نتیجه : یک روحیه مشترک بین همه ی ایرانیان وجود دارد ..... روحیه مشترک بین «ف. م. سخن» ، علیرضا نوری زاده و کامنت نویسان چپ ، راست و اتنیکی وجود دارد و ان ، ندیدن حقایق تاریخی ، افراط گری و اغراق گویی ...آری ما ایرانیان از وضیعنی که گریبانگیر مان شده بسیار عصبانی هستیم ... در حالی که نبایستی انصاف را حتی در مورد دشمنان دیروز و امروز مان فراموش کنیم و راه تعادل در پیش گیریم