Skip to main content

جلالی چیمه و همفکرانشان ممکن

جلالی چیمه و همفکرانشان ممکن
Anonymous

جلالی چیمه و همفکرانشان ممکن است تبحر خوبی در شعر بافی و واژه بازی که تنها هنر ایرانیان است داشته باشند , ولی درک بسیار نازلی از حقوق , دموکراسی , پلورالیسم , و نقش زبان مادری دارند .بر خلاف تصور ایشان در باب وطن, دیار که متشکل از خاک و جغرافیای تعریف شده دولتی است , زبان مادری همان مام وطن , دیار و خانه شخص است . دیار فقط جغرافیای سیاسی نیست , بلکه قلعه هویت انسان است که از زبان شروع میشود . چه بسا من روستایی ترک خودم را در باکو و استانبول بهتر حس میکنم , تا در همسایگی شخصی مانند جلالی چیمه در یزد و کرمان . زبان همان ترنم موسیقی زبان مادری است , وقتی دلتنگ از همه جهان به ان پناه میبری .

لذت خواندن رمان مهیجی است به زبان خود . اگر هر زبانی , دنیایی است , و بعدی از نگرش به جهان است , زبان مادری واقعیی ترین و بزرگترین بعد و پنجره نگرشی است . چنانکه اگر دماغ , گوش , چشم , استعداد شعر , نقاشی , هنر و دیگر چیزها جزو هویت یک شخص است , زبان یکی از مهمترین آنها است . تغیر دماغ , چشم , به زور اهمیت اش از تغیر زبان کسی بسیار کمتر است , و تجاوز بزرگتری است بر هستی و هویت شخص . اما چه توان کرد, با ۱۰۰ سال تفکر شونیسم رضا خانی " نرود میخ آهنین بر سنگ "