Edameh
Anonymous
Edameh
اگر لازم بود عذاب را سختتر کنند نفت بر استخوانی که از زیر گوشت پیدا شده میریختند و آن را میافروختند.» (۸) هر شکنجه، نامی داشت، برای نمونه «نُه بار نزع روان» و آن عبارت بود از بریدن اعضای بدن از «مفاصل»، یا «هفت بند» که باز هم بریدن اعضای بدن از مفاصل بود، یا «کور کردن» که بستگی به حکم قاضی شرع به شیوههای گوناگون اجرا میشد، «اجرای آن یا به وسیلهی میلی سرخ شده بود و یا به سبب ریختین روغن داغ در چشم شخص.» (۹) حکمِ استاندارد برای زناکاران بریدن بینی بود. رسمی که هنوز در بخشهایی از افغانستان و پاکستان امروزی برای زنان زانی اجرا میشود.
در مورد مرتدان یعنی کسانی که از دین زرتشت خارج شدند یعنی زنادقه (بدعتگذارانی مانند مانویها) و کلاً بیدینان، دیوانها یا انجمنها ویژهای به آن رسیدگی میکردند ولی همهی این نهادهای امنیتی زیر نظر موبدان بود. «در تاراندن بیدینان عموماً محاکم عادی دخیل کار نبودند. ارشاد و استنطاق و حکومت ایشان یا به عهدهی مرزبانان یا سایر صاحبقدرتان ولایات بود و یا علیالأغلب بر عهدهی انجمنهای خاصی بود که دربار تعیین میکرد و عموماً موبذان در آن حائز مقام اول بودند.» (۱۰)
روحانیت زرتشتی و دستگاه تفتیش عقاید آن - که بعدها توسط دیوانسالاری پساساسانی به نام «دیوان زنادقه» در عصر خلفای عباسی بازسازی شد- آنچنان مخوف بود که تنها ذکرِ نامش لرزه بر اندام مردم آن قلمرو میانداخت. «این انجمن تفتیش عقاید از مُغان هندرزبذ و سرو شورزداری و دستبرهمداد مرکب بود» (۱۱)
باری، دستگاه مخوف تفتیش عقاید روحانیان زرتشتی دست کم ۱۰۰۰ سال پیش از تدوینِ کتابِ شکنجهی تفتیش عقاید کلیسای کاتولیک که به نامِ «پتکِ/چکُشِ جادوگران» (Hexenhammer) شهرت دارد، رونق داشت.
سنگسار
سنگسار، رسماً در فهرست شکنجهها و انواع کشتنها در منابع ساسانی- زرتشتی نیامده است. ولی این نوع مرگ، برای مسیحیان عرب یا سُریانی و یا ایرانیانِ مسیحیشده رسماً اجرا میشد. در منابعِ سُریانی آمده که بسیاری از «شهدای» مسیحی - عرب، سُریانی و ایرانی- از طریق سنگسار به قتل رسیدهاند. چند سد تا از این «شهیدنامه»ها به زبان سُریانی هنوز موجود هستند که بخشی از آنها ترجمه شدهاند. برای نمونه در یکی از آنها آمده است: «فردای آن روز عدهای بسیار از زندانیان [مسیحی] را که از مردم همان آبادی بودند هلاک کردند. چند تن را محرران را که یوحنا (ژاک) و استفان (اتین) کشیش جزوشان بودند سنگسار کردند، دو راهبه را نیز به چلیپا کشیدند و بر سر صلیب سنگسار کردند.» (۱۲)
یکی دیگر از مهمترین اسناد برای سنگسار و کشتار مسیحیان غیر سامی [مسیحیان ایرانیزبان]، «پروندههای برگزیده از شهدای ایرانی» است که توسط اُسکار بام Oskar Baum از سُریانی به آلمانی ترجمه شده است. (۱۳)
به هر رو، سنگسار که در شریعتِ یهود موجود است، در روزگار ساسانیان در مورد مسیحیان و مرتدان ایرانی به اجرا در میآمد و بعدها وارد قوانین جزایی اسلامی شد.
در مورد مرتدان یعنی کسانی که از دین زرتشت خارج شدند یعنی زنادقه (بدعتگذارانی مانند مانویها) و کلاً بیدینان، دیوانها یا انجمنها ویژهای به آن رسیدگی میکردند ولی همهی این نهادهای امنیتی زیر نظر موبدان بود. «در تاراندن بیدینان عموماً محاکم عادی دخیل کار نبودند. ارشاد و استنطاق و حکومت ایشان یا به عهدهی مرزبانان یا سایر صاحبقدرتان ولایات بود و یا علیالأغلب بر عهدهی انجمنهای خاصی بود که دربار تعیین میکرد و عموماً موبذان در آن حائز مقام اول بودند.» (۱۰)
روحانیت زرتشتی و دستگاه تفتیش عقاید آن - که بعدها توسط دیوانسالاری پساساسانی به نام «دیوان زنادقه» در عصر خلفای عباسی بازسازی شد- آنچنان مخوف بود که تنها ذکرِ نامش لرزه بر اندام مردم آن قلمرو میانداخت. «این انجمن تفتیش عقاید از مُغان هندرزبذ و سرو شورزداری و دستبرهمداد مرکب بود» (۱۱)
باری، دستگاه مخوف تفتیش عقاید روحانیان زرتشتی دست کم ۱۰۰۰ سال پیش از تدوینِ کتابِ شکنجهی تفتیش عقاید کلیسای کاتولیک که به نامِ «پتکِ/چکُشِ جادوگران» (Hexenhammer) شهرت دارد، رونق داشت.
سنگسار
سنگسار، رسماً در فهرست شکنجهها و انواع کشتنها در منابع ساسانی- زرتشتی نیامده است. ولی این نوع مرگ، برای مسیحیان عرب یا سُریانی و یا ایرانیانِ مسیحیشده رسماً اجرا میشد. در منابعِ سُریانی آمده که بسیاری از «شهدای» مسیحی - عرب، سُریانی و ایرانی- از طریق سنگسار به قتل رسیدهاند. چند سد تا از این «شهیدنامه»ها به زبان سُریانی هنوز موجود هستند که بخشی از آنها ترجمه شدهاند. برای نمونه در یکی از آنها آمده است: «فردای آن روز عدهای بسیار از زندانیان [مسیحی] را که از مردم همان آبادی بودند هلاک کردند. چند تن را محرران را که یوحنا (ژاک) و استفان (اتین) کشیش جزوشان بودند سنگسار کردند، دو راهبه را نیز به چلیپا کشیدند و بر سر صلیب سنگسار کردند.» (۱۲)
یکی دیگر از مهمترین اسناد برای سنگسار و کشتار مسیحیان غیر سامی [مسیحیان ایرانیزبان]، «پروندههای برگزیده از شهدای ایرانی» است که توسط اُسکار بام Oskar Baum از سُریانی به آلمانی ترجمه شده است. (۱۳)
به هر رو، سنگسار که در شریعتِ یهود موجود است، در روزگار ساسانیان در مورد مسیحیان و مرتدان ایرانی به اجرا در میآمد و بعدها وارد قوانین جزایی اسلامی شد.