Skip to main content

آقای تفرشی گرامی، (با پوزش از

آقای تفرشی گرامی، (با پوزش از
اژدر بهنام

آقای تفرشی گرامی، (با پوزش از شما اگر نامتان را درست ننوشته ام زیرا برخی جاها تفرشی و در این سایت، تفریشی نوشته شده است و من نمی دانم کدام درست است)
دو سؤال از شما:
1- شما در ابتدای ویدئوی دوم صحبت از فرارتان از زندان می کنید ولی توضیح نمی دهید که این فرار چگونه بوده است.
آیا می توانید این فرار را برای اطلاع من و احتمالا دیگران، تشریح کنید؟
این سؤال را از آن جهت می پرسم که شما همانجا مطرح می کنید که در واقع سرایدار رئیس زندان بوده اید. برداشت من این است که شما جزو توابین (تاکتیکی یا غیر تاکتیکی) بوده اید و کارهایی کرده اید که رئیس زندان به آن اندازه به شما اطمینان کند که به شما این امکان را بدهد که به خانه و محل زندگی او دسترسی داشته باشید.

2- در مورد دیدار شما با سعید امامی: می گویید که به درخواست دکتر مجید شریف با کسی ملاقات و مذاکره می کنید که بعدا می فهمید که سعید امامی است.

صرفنظر از تفاوتهایی که میان این نقل شما با گفته هایتان در ویدئو وجود دارد، سؤال من این است که چگونه می توان در سازمانی مانند مجاهدین خلق، بدون اطلاع رهبری سازمان با کسی که نمی شناسید مذاکره کنید و در طول مذاکرات هم متوجه نشوید که این کسی که "برای تاسیس سازمان مجاهدین خلق پیرو بنایانگذاران" با شما مذاکره می کند و اطلاعات از جلسه سری مجاهدین می دهد و می گوید که اینها مثل موم در دست من هستند و....، مقام امنیتی جمهوری اسلامی است.
آیا در سازمان مجاهدین، رهبران این اختیار را دارند که با هر کسی و با هر مقامی از جمهوری اسلامی مذاکره کنند؟
تا آنجایی که من می دانم، سازمان مجاهدین هرگونه مذاکره ای با رژیم را رد می کند.
با توجه به گفته های شما و به برداشت من، طبیعی است که شما می دانستید که با یک مقام امنیتی رژیم مذاکره می کنید. این کار را هم بدون اطلاع و اجازه سازمانتان انجام داده اید. آیا از نظر شما چنین کارهایی در عرف سیاسی پذیرفته است؟
از پاسخ شما ممنون خواهم بود.