Skip to main content

من از هرتصميمي كه مردم براي

من از هرتصميمي كه مردم براي
Anonymous

من از هرتصميمي كه مردم براي سرنوشت شان بگيرند حمايت ميكنم، بلطبع شما هم همينطور!
اين از نظر من،
من چيزي جز سعادت ، عدالت و آزادي براي مردم نمي خواهم،
من به سهم خودم در حد توان خودم تاريخ ام را مي شناسم، جامعه سياسي و اجتماعي ما در طول تاريخ دستانش آنچنان پر نبوده است، كه بنيانن توان تعقييررا داشته باشد، شرايط امروز سياسي ما هزاران بار به مراتب از شروع رنسانس ايراني يعني مشروطه پيچيده تر شده است، صحف بندي ها مغشوش، تضادها نا متعين، تشكيل سازمان و حزب اسفناك،
اندكي مقايسه با دانشگاه هاي زمان قبل از انقلاب ،پيچدگي هاي تشكل سازي را عيان مي كند، ، جامعه سياسي ما از دل ١٠٠٠٠٠ دانشجو ،صدها حزب و دسته و سازمان بيرون مي دهد، با شناخت تضاد اصلي در كنار هم،
جامعه دانشگاهي ما بعد از انقلاب با بيش از ٣٠٠٠٠٠٠ ميليون نَفَردانشجو از ساختن حتي يك تشكل صنفي هم عاجز است، اين ها همه٣

به مدد نفوذ عوامل ريز ،و درشت رژيم در صفوف مردم بر ميگردد، تمامي مهره هاي رژيم به نام إصلاح طلب در لايحه هاي زيرين و جريان هاي به اصطلاح روشنفكري نفوذ كرده و با سوالهاي امنيتي مردم را از تمركز روي دشمن اصلي باز مي دارند، هر آدمي در لباس مختلف رژيم با هر درجه جنايت به محض اولين انتقاد آبكي از رژيم در جلد آزادي خواه درمي آيد، و به سادگي تمام جنايت هايش بخشيدن مي شود، كيست كه ندارد امثال گنجي ها، نبوي ها ، مهاجرانيها ، كديورها ، اشكوريها ، فرخ نگهدار كمستند و به چه كاري مشغول اند، به قوا خانم مينا اسدي ،بيشرفها در ميان ما جاسوسي مي كنند، در شكل، روشنفكري، در شكل چپ ش ،در شكل كارگران ،و ...
رژيم به آساني همه را درو كرده است، توان محكوم كردن عوامل رژيم را كه در لباس هاي مختلف هستند گرفته است،
نمونه واضعش همين جمشيد تفريشي ،سالها با ............ مسئولين وزارت اطلاعات به دفعات ملاقات كرده زير پوش مخالفت با مجاهدين ،خَر خود و خَر ملا را توامأ مي راند، به شهادت همين نوشته،ها شما از محكوم كردن همين فرد كه با زبان اشهدش اعتراف به ملاقات با سران امنيتي رژيم كرده است عاجزيد، و اكراء داريد كه محكوميت او رابه زبان آوريد،من خواسته أولم سرنگوني رژيم جهل وجناية است ،خواسته اول تو چيست؟
............... ولي دوستاني كه او را مورد خطاب و سوال قرار مي دهند،،با جملاتي مثل اينكه "شما حق داريد يك سازمان خوب مجاهدين بسازيد ولي چرا مجوز از وزارت اطلاعات مي خواستيد بگيريد،؟ "ساده انگارانه آينده اي كه او خود براي خودش ترسيم كرده را ناديده مي گيرند، ،آينده عملكرد تفريشي در ساختن سازمان مجاهدين موازي ناديده مي گيرندو حق داشتن يك سازمان خوب را به او مي دهند، حال آنكه ديدند منظور از ساختن سازمان موازي چيست! فكر مي كنيد اين گونه آدمها ،كه براي ساختن سازمان موازي با اطلاعات رژيم همكاري مي كنند، چه دستورالعملي مي گيرند، دستورالعمل انتقاد مي گيرند، نه دستورالعملي از اينگونه كه امثال تفريشي مي گويند ،مي گيرند، << يكي بي رگ است ، يكي زن باز است، سرباز ايراني راكشتند ،با صدام همكاري كردند، زندان دارند و شكنجه مي كنند و هزار مزخرف ديگر>> حالا هم كه اين يكي ميگويد از صحبت كردن تركي همه را پرهيز مي دادند، اتهاماتي كه از هر دهان ياوه گويي بيرون مي آيد، استخبارات عراق بعد از صدام در دست عوامل رژيم است دريغ از مدرك وابستگي ،صحبت از شكنجه و زندان مي كنند، بدون اينكه يك بار از خودشان بپرسند ،سازماني كه اين چنين زن باز ، بي رگ و وابسته ، سرباز كش هستند چرا يكي ازكشتن شدن يكي از اين مزدوران با نام ونشان چيزي نمي گويند، چرا همچو سازماني در ديار قربت در اشرف كه بجز خودشان كسي نبوده يكي از اينها را نكشته ,ولي در عوض مدارك كمك و تشكر آنها قبل ازخروج از عراق موجود است،چطور امكان دارد مجاهدين متوجه نشوند كه اين نوشتها جز فريب هيچي نيست، ، وآقايان فردا مي روند چيزهاي بر عكس مي گويند ،در مورد شكنجه و زندان مي گويند، فرض بگيرد أوائل متوجه نمي شدند بعدا كه متوجه مي شدند ،چرا نمي كشتن، آخه چرا بايد يك همچو سازماني كه رهبرانش ،بي رگ ، زن باز ،و آدم كش هستند، اين ها را راحت رها كنند و بروند اين چرنديات را ببافند، چطور امكان دارد يك همچو سازماني در مقابل مهيب ترين ديكتاتور فاشيستي ، در برابر تمامي اين تهمتها ، در برابر اين همه شكنجه و زندان اعضاي خود تاب بياورد، چطور امكان دارد در دل سالهاي مهيب بعد از صدام كه به او وابسته بودند ، بهد از بمبارنها ،بعد از دستگيرهاي پاريس دوام بياورد، چطور امكان دارد أعراب سني و شيعي عراق را بر عليه رژيم مالكي سازماندهي كند، در سوريه نقش بازي كند در يمن مؤثر باشد ،با تمام پارلمان هاي اروپايي و امريكايي ارتباط