Skip to main content

تفریشی گرامی،

تفریشی گرامی،
آ. ائلیار

تفریشی گرامی،
ممنون از پاسخ شما.
به نظرم رسید بهتر است نکاتی را با شما و علاقمندان این بحث مطرح کنم . شاید مورد توجه قرار گیرد:
1- از نظر من طرح تجربه های سیاسی برای جامعه به ویژه نسلهای تازه مفید است. طرح تجربه های شما نیز می تواند مورد توجه واقع بشود. به شرطی که تفاوت بگذارید بین «دشمنی و کینه» -و «مخالفت». آنچه آموزنده است به دور از «نفرت و کینه و انتقام و دشمنی»ست. خواننده میخواهد «موافقت یا مخالفت- یا حرکت درست و خطای » شما را دیده و درس بیاموزد. و مشاهده کند از تجارب خود چه نتیجه گرفته اید.

2- قبل از هر چیز، لازم است فرد سیاسی تکلیف خود را «با خود» و با « جامعه»-ی خود ، و « راه زندگی سیاسی» اش روشن کند.
-با خود و جامعه اش « رو راست» باشد و اگر انتخاب میکند که دوست دارد به عنوان فرد سیاسی برای جامعه تلاش کند لازم است هم استقلال فردی خود را حفظ کند و هم استقلال جمع را. جمع کوچک هم ضمن حفظ استقلال خود ، استقلال سعادتمندی جامعه را حفظ کند.

3- در این مسیر استقلال از حکومت و بیگانه شرط پایبندی به استقلال مردم جامعه ی خود است.
آن فرد یا جمع سیاسی که استقلال خود را حفظ نکند «دیر یا زود» از دامن مردم چون «پارچه ی ژنده و کثیفی» طرد میشود.
این قانون اجتماعی ست. نمی شود سر آن کلاه گذاشت یا دورش زد. در آذربایجان گفته میشود « پالازا بؤرون-ائلی نن سورون». پلاس بپوش و با مردم حرکت کن.

کسی که جدا از مردم یا مخالف خواست مترقی آنها حرکت کند جایی در قلب مردم ندارد. سرتاریخ نمی توان کلاه گذاشت.
4- برای اهداف انسانی باید ابزار انسانی استفاده کرد.

5- جامعه میداند افراد یا جمع ها اشتباه میکنند . و یا حتی ممکن است گول بخورند و خیانت هم پیش آید. زندگی تاریخی جامعه
از این رخداده ها نمونه ها دارد- بنابرین قلب مردم قلب تاریخ است. و بسیار گشاد. و حتی بخشنده. فرد یا جمعی میتواند احترام جامعه ی مترقی خود را کسب کند که «رفتار رو راست و دموکراتیک» پیشه کند. کار مردم را به مردم سپارد و خود به آنها در راه اهداف انسانی یاری نماید.

6-متحد و تکیه گاه هر فرد یا جمع مبارز تنها مردم جامعه خود است. خارج جامعه، تنها می تواند «حقوق بشری و مدنی» حمایت کند.
7- حکومت ایران تا کنون نتوانسته به صورت رسمی یا علنی فعالیت مستقل هیچ فرد یا جمع سیاسی مخالف را تحمل کند.
رفتن به سوی حکومت - گیرم برای مبارزه ی قانونی با آن- در بهترین حالت به معنای نشناختن آن است. و در بدترین حالت «تسلیم به حکومت و علی رغم میل خود ابزار دست آن شدن»است.
-----------
8- مسعود رجوی و مریم به عنوان دو فرد در حالت مثبت «خطا های فردی» دارند. اما خطای اصلی متوجه «کل اعضای سازمان» است. از سال 57- که نتوانستند خطا بودن ماهیت «خط سازمان» و «ساختار» آن را اتشخیص بدهند. از جمله خود شما.
9- خطای شما ادامه داشت تا بیرون آمدن از آن. و این خطا «طولانی مدت» بود.
10- بعد از سازمان مجاهدین ، حرکت شما برای ایجاد سازمان موازی، با موافقت حکومت «خطای» دیگر شماست.
11- سر زدن این خطا ها ا از یک فرد سیاسی قدیمی مشکل بزرگی در مبارزه سیاسی ست. با این خطا ها فکر نمیکنم کسی
بتواند «اعتماد» ایجاد کند. اگر هم بکند -کسی نمی تواند مطمئن شود که شما نظیر آنها را انجام نخواهید داد.
بهر صورت اینها مشکلات شماست و مشکلات اشخاصی نظیر شما.

ساغ اولون