آقای سنجری گرامی،
خوشحالم که کسالتتان رفع شده و به گفت و گو پرداختهاید.
ابتدا باید تاسف خودم را به خاطر غیبگویی نادرستتان بیان کنم. شما غیبگویی کردهاید که گویا من از نوشته شما "برآشفته" شدهام. به اطلاعتان میرسانم که من به هنگام خواندن مقاله شما هیچگونه احساس برآشفتگی نکردهام بلکه تنها احساسی که به من دست داد، تاسف از بیتوجهی و نسبتهایی بود که به من داده بودید. و تعجب از اینکه چگونه یک نفر میتواند چنین غیرمسؤلانه نوشتههای یک نفر را وارونه جلوه دهد.
من ناخشنودی خودم را از بکار بردن نام مستعار توسط شما ابراز داشتم و به نظرم این ابراز ناخشنودی حق من است. وقتی صمد نامی بیاید و حرفهایی غیرمسؤلانه بگوید و برود، هر چند من به همه آنها پاسخ بگویم و نادرست بودن آنها را نشان دهم، مسؤلیت آن نادرستیها را کسی نپذیرفته است. رهگذری آمده، مطالبی را درست و نادرست سر هم کرده و رفته است. ولی وقتی
در مورد عکس باید بگویم که این تصویری است که در این سایت در موارد زیادی برای اشخاص ناشناس از آن استفاده شده است. باور نمیکنید من میتوانم لینک چند ده مقاله را برایتان ردیف کنم.
اگر شما از این تصویر ناراضی بودید، کافی بود یک ایمیل به سایت میزدید و تصویر مورد نظرتان را میفرستادید، من با کمال میل آن را تغییر میدادم.
من سؤالاتی از شما کردم و شما در کامنت خودتان که گویا "پاسخ" به سؤالات من است، متاسفانه به اکثر آنها پاسخ مستقیم و صریح ندادهاید بلکه به حاشیه رفته و به مسائل دیگری "پاسخ" دادهاید.
بیایید به تک تک آنها بپردازیم.
در پاسخ مربوط به "زبانهای مختلف، فرهنگ و آداب و رسوم مختلف" مینویسید: "گرچه مردم ایران به زبانهای گوناگون سخن می گویند ، اما فرهنگ آنها یکی است."
به این ترتیب شما وجود تفاوت در فرهنگ و آداب و رسوم بین مردمان ایران را انکار میکنید.
آیا واقعا آداب و رسوم و فرهنگ هموطنان ارمنی و کرد و آذربایجانی و بلوچ و... یکی است؟ آیا در بلوچستان هم عید پاک و عید انگور وجود دارد؟ آیا آداب و مراسم عروسی همه یکسان است؟ آیا موسیقیشان یکی است؟ آیا....
شما از فارسی بودن سرود ملی پاکستان حرف میزنید. چه ربطی به آداب و رسوم من ایرانی دارد؟ پرسش من درباره مردمان ایران است. ما داریم راجع به ایران صحبت میکنیم.
در پاسخ به این سؤال من که "آیا شما مخالف آموزش انسانها به زبان مادری خود هستید؟"، مینویسید: "بحث در موافقت یا مخالفت با چنین خواستی نیست. بحث در امکان تحقق و عملی بودن آن است"
نه آقای سنجری! سؤال من مشخصا مربوط به موافقت و یا مخالفت شما با اصل آموزش است. ممکن و عملی بودن آن بحث دیگری است.
در پاسخ به پرسش من مبنی اینکه "آیا شما میپذیرید که هر انسانی، و هر گروه انسانی، حق دارد شیوه زندگی خود را انتخاب کند؟" پس از مقدمهای مینویسید: "خلاصه و نتیجه ی این بحثها ، در میثاق های ملل متحد آمده است و ( به گمانم)در این مورد، مرجعی بهتر از بیانیه ی حقوق بشر وجود نداشته باشد".
ولی متاسفانه نمیگویید که بر اساس همین میثاقهای ملل متحد و بیانیه حقوق بشر، این حق را میپذیرید یا نه!!!
امیدوارم به این پرسش پاسخ بدهید که آیا بر اساس ماده اول "میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی" و یا ماده اول "میثاق بین المللی حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی" با این حق موافق هستید یا نه؟
من سؤال میکنم که "اگر در فردایی در پیش رو............... آیا به خواست آنها و به صندوقهای رای تمکین میکنید یا برای حفظ تمامیت ارضی با توپ و تانک و هواپیما وارد کار میشوید؟"
متاسفانه شما بخش اصلی پرسش را از قلم میاندازید و از پاسخ به آن طفره میروید.
ولی من در پاسخ به شما میگویم که به توپ و تانک متوسل نمیشوم.
ادامه در کامنت بعدی...