Skip to main content

چون عربها نوشتن کتاب به غیر

چون عربها نوشتن کتاب به غیر
Anonymous

چون عربها نوشتن کتاب به غیر عربی را خلاف شرع می دانستد مدتها کار انتشار کتاب به فارسی دری به تاخیر افتاده بود تا اینکه در زمان امیر اسماعیل سامانی برای ترجمه تاریخ طبری از عربی به فارسی از فقهای خراسان فتوی می گیرند. مترجم این کتاب در مقدمه می گوید که امیر سامانی فقیهان را از سراسر خراسان از مرو و توس و بلخ و اسپیجاب و بخارا و خوارزم و ... گرد آورد و از آنها پرسید آیا روا باشد که ما این کتاب را به پارسی ترجمه کنیم؟!
می بینیم که خود آنها زبانشان را پارسی می نامند.
در متون اولیه فارسی نامهای فارسی - فارسی دری - دری و حتی پهلوی برای این زبان بکار فته است
در شاهنامه فردوسی بسته به قافیه از فارسی یا دری یا پهلوی استفاده شده است
بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی
اگر ندانی پهلوانی زبان / به تازی تو اروند را دجله

المقدسی جغرافی دان اسلامی ضمن برشمردن سرزمینهای مملکت فارس از خراسان تا آذربایجان و اران می گوید "زبان همه اینها فارسی است برخی دری و برخی پیچیده و ناروشن است ولی همه آنها فارسی خوانده می شوند." یعنی دری صفت فارسی است به معنی زیبا رسا شیوا و رسمی به زبان امروز یعنی رسمی و کتابی
وجود تعداد زیادی لغت فارسی در عربی و حتی در قران نشان دهنده ارتباط فارس زبانهای عراق با عربهای شمال حجاز بویژه دولت دست نشانده حیره پیش از اسلام می باشد.فارسی از فرات تا جیحون و از قونیه تا کاشغر و ختن حتی قبل از اسلام زبان رسمی و رایج بوده است و دری از دربار ساسانی در تیسفون عراق به خراسان منتقل شده است.
طبق گفته پسر مولانا زبان مردم کوچه و بازار قونیه فارسی بوده است.
آنچه بر سر فارس زبانهای آناتولی آمد بسی بدتر است از آنچه بر سر ارمنیها آمد.