Skip to main content

عزیز سازاخ،

عزیز سازاخ،
یونس شاملی

عزیز سازاخ،
من داستان کبک را خوب میدانم. اما اگر شما اندکی دقیق به آنچه که درباره فدرالیسم گفته ام دقت کنید، شاید دیگر چنین فکر نکنید. البته اینجا جای بحث این موضوع نیست. اما یکی دو سطر در این خصوص برایتان مینویسم و سپس شما را به خواندن یکی از نوشته ها من (به زبان ترکی) در این اواخر ارجاع میدهم. در آن جا این مسئله

بیشتر کنکاش شده است.

مطالبه ایی چون فدرالیسم چیزی نیست که دولت حاکم و مخالفین رنگارنگ آن در اپوزیسیون جامعه سیاسی فارس بخواهند آن را در بشقاب به ما تقدیم کنند. اگر فدرالیسم دادنی بود، آنوقت حق با شما بود و میتوانستید بگویید که با دولت جمهوری اسلامی و همفکری اغلب اپوزیسیون سیاسی جامعه فارس در زمینه حقوق خلقهای غیرفارس با جمهوری اسلامی و عناصر همکار جمهوری اسلامی... نمیتوان به فدرالیسم دست یافت. اما اگر فدرالیسم گرفتنی است چون حق گرفتنی است. آنجا دیگر قضیه بسیار فرق میکند. بدین معنا که اگر رهبران و تشکلهای حزبی متعلق به خلقهای غیرفارس موفق بشوند خلقهای خود را در راستای حقوق ملی و حقوق برابر ملی با خود همراه سازند، اپوزیسیون سیاسی ایران که سهل است، دولت ایران نیز قدرت استمرار حاکمیت خود را نخواهد داشت. اما طریقت این مسیر و جلب و جذب خلقها در راستای حقوق ملی دمکراتیک از یکسو و نگاهی انسانگرایانه به حل و فصل مسائل سیاسی در ایران ورق را آنگونه که لازم است برمیگرداند و در آن شرایط مطمئن باشید که م. سحر ها دیگر سری نیستند که به حساب آیند.

رفتار ما هرگز و هرگز نباید برای انتقام، نباید بر اساس واکنش و نباید در رقابت با کس و یا کسانی دیگر فرموله شود، بلکه بنیاد تفکر بایستی مثتب، حق طلبانه، عدالت جویانه و بر بنیاد همبستگی با خلقهای ایران و جهان باشد. انسان دوستی و عدالت گرایی هرگز و هیچ لحظه ایی نباید از دیده های ما پنهان بماند. بنابراین در برخورد با م. سحر ها بایستی از شیوه و رفتار و تفکر آنان دوری جوییم و راه انسانگرایانهء و دمکراتیک مان را دنبال کنیم. نتیجه این رفتار در دراز مدت افشا شدن عناصری مثل م. سحرهاست. مطمئن باشید.

اما مطلبی از خودم که خواندن آن را (با حوصله) برایتان توصیه میکن؛

بوگون میللی- دئمکراتیک حرکات فئدرالیزمی اؤزونه فیکیر پروفیلی کیمی تانیتدیرمالیدی، ایستقلالییتی یوخ

http://shameli.blogg.se/2015/july/-.html.